رخداد شاخص کشور در سال ۱۳۷۴ حادثه هواپیماربایی بود. ساعت ۹ صبح روز سهشنبه ۲۸ شهریور این سال، هواپیمای کیشایر ایران که از فرودگاه مهرآباد در تهران به مقصد جزیره کیش پرواز میکرد، در حین سفر ربوده شد و در یک پایگاه نظامی در پایتخت رژیم صهیونیستی فرود آمد. هواپیماربا قصد داشت هواپیما را به اروپا ببرد، اما به دلیل سوخت ناکافی برای پرواز تا این مقصد، درخواست نشستن هواپیما در فرودگاه ظهران عربستانسعودی را کرد که این درخواست از سوی این کشور رد شد. سپس هواپیماربا درخواست فرود در اردن را کرد که دولت اردن نیز اجازه فرود به این هواپیما را نداد. حتی ملکحسین پادشاه وقت اردن به اسحاق رابین نخستوزیر وقت اسرائیل درباره این اقدام، پیام هشدار فرستاد. سرانجام هواپیماربا تصمیم گرفت تا هواپیما را در فرودگاه بینالمللی بنگوریون در تلآویو پایتخت رژیم صهیونیستی بنشاند، اما اجازه فرود به آن داده نشد. در حالی که سوخت هواپیما در حال اتمام بود، هواپیما با همراهی یک جت جنگنده رژیم اشغالگر قدس، به سمت یک پایگاه هوایی در نزدیکی ایلات هدایت و نشانده شد. هواپیماربا، مردی ۳۶ ساله به نام رضا جباری و مهماندار هواپیما بود.
جمهوری اسلامی ایران این حادثه را توطئه اسرائیل و تاییدکننده ذات تروریستی این رژیم دانست. ایران با وجود عدمرابطه دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی، خواهان بازگشت هواپیما و مسافران آن و همچنین استرداد هواپیماربا شد. مسافران این هواپیما پس از دو شب و دو روز، در نهایت به ایران بازگردانده شدند.
نوروز علیآقایی مهندس پرواز هواپیمای مذکور که با برپایی نماز در قلب اسرائیل پس از ربایش هواپیما به یکی از خبرسازترین چهرهها تبدیل شد در این مورد گفت «خبرنگاران و عکاسان بسیاری در محل بودند. چند ساعت پس از فرود آمدن هواپیما وقت نماز ظهر بود. باید نماز را اقامه میکردیم. همین که برای نماز قامت بستم، دیدم عدهای از مسافران پشت سر من به نماز ایستادند و باشکوه تمام، نماز را اقامه کردیم.» رسانههای خبری این نماز خواندن را بازتاب جهانی دادند و تیتر زدند «ایرانیان به جای اضطراب و ناراحتی، با قلبی مطمئن نمازشان را در پایگاه اسرائیل بهجا آوردند.»
رضا جباری پس از ۱۲ سال از این حادثه، شهروند اسرائیل شد و در سال ۲۰۰۷ از اسلام به یهودیت گروید. او در مصاحبه با یک روزنامه اسرائیلی گفت «با وجود این که مشکلات بسیاری بهخاطر گرفتن شهروندی اسرائیل تحمل کردم، شما خیلی صمیمانه با من برخورد کردید. من به شما احساس دِین میکنم و بهخاطر همین تصمیم گرفتم تغییر دین دهم.»
گفته میشود در سال ۱۳۸۵، جباری به عنوان جاسوس رژیم صهیونیستی، در مرز ایران و ترکیه به دست نیروهای وزارت اطلاعات ایران دستگیر شد.
***
در پنجم آبان سال ۱۳۷۴ چالش سنگینی برای دنیای اسلام و محور مقاومت پدید آمد. رژیم صهیونیستی، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین را به شهادت رساند. دکتر فتحی شقاقی در حالی که قصد داشت برای بررسی وضعیت آوارگان فلسطینی در لیبی به این کشور سفر کند در مقابل هتل دیپلماتیک جزیره مالت به شهادت رسید. بسیاری از کارشناسان امنیتی نقش و همکاری دولت وقت لیبی با موساد را در این ترور انکار نمیکنند.
فتحی شقاقی شناخت بسیار خوبی از انقلاب اسلامی ایران داشت. شناخت عمیق او از امام خمینی و نهضت اسلامی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد تا در سال ۱۳۵۷ و در زمان اقامتش در مصر مقالهای با عنوان «امام خمینی؛ راهحل اسلامی جایگزین» را تالیف کرده و در آن، پیروزی ملت ایران را حتمی اعلام کند.
این شهید بزرگوار نقش مهمی در تغییر روند مبارزات فلسطین داشت. روندی که سبب خارج شدن انحصار مبارزه با دشمن صهیونیستی از دست گروههای چپگرا و لاییک و به میدان آوردن تودههای مردم برای مبارزه با اشغالگران براساس تکلیف دینی شد. تحولی که دستاوردهای بسیار مهمی را در عرصه مبارزات ضدصهیونیستی ملت فلسطین به وجود آورد. همین نوع تفکر ایشان، علت اصلی ترور او از جانب رژیم تروریست اسرائیل است.
دفتر رهبر معظم انقلاب در نهم آبان همان سال، ضمن انتشار اطلاعیهای او را اینچنین وصف کرد «... از کسانی بود که راه خویش را از انقلاب کبیر اسلامی ایران و نهضت عالمگیر امام خمینی(ره) برگرفته و تا پایان راه بر آن استوار و مقاوم ایستاد. مجاهد مومن و مخلص، شهید عزیز ما و شهید حرکت اسلامی فلسطین بدون هیچگونه ملاحظه و پروایی در همه عرصههای مبارزاتی خویش بر الهامگیری از انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل عظیمالشان و تبعیت بیچون و چرا از ولایتامر مسلمین پای میفشرد و همین، موجب خشم مضاعف استکبار جهانی به رهبری آمریکای جنایتکار و فرزند نامشروع او رژیم اشغالگر فلسطین و خیانتکاران در مبارزه فلسطین میشد.»
***
در چهارم تیر ۱۳۷۵ بر اثر انفجار یک کامیون بمبگذاری شده در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر خُبَر عربستان، ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود چهارصد تن زخمی شدند. در ابتدا افبیآی ایران را مسئول این بمبگذاری دانست، اما ویلیام پری وزیر دفاع آمریکا در زمان بیل کلینتون، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیدهاند که بمبگذاری کار القاعده بوده و نه ایران. وی همچنین از برنامه آمریکا برای حمله به ایران، در صورت اثبات دست داشتن ایران در این بمبگذاری خبر داد.
***
در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۷۵ زمینلرزه مخربی در یک ناحیه کوهستانی در منطقه بجنورد به وقوع پیوست که باعث کشته شدن ۸۴ نفر و آسیب بیش از ۱۷۰ روستا و خسارات مالی فراوان شد. در دهم اسفند همین سال نیز زمینلرزه دیگری در اردبیل رخ داد که بزرگی آن شش و یک دهم ریشتر بود. این زمینلرزه باعث تخریب کامل منازل و تاسیسات زیربنایی ۱۳۶ روستا از شهرستانهای نیر و هیر و سرعین شد. همچنین ۱۴۰ روستا در شهرستانهای اردبیل، گرمیمغان و مشکینشهر دچار آسیب شدند. شمار کشتههای این زلزله ۱۱۰۰ نفر و تعداد مجروحان ۲۶۰۰ نفر بود.
***
رخداد مهم سال ۱۳۷۶، رای دستگاه قضایی آلمان درباره حادثه رستوران میکونوس در برلین آلمان بود. ماجرا از این قرار بود که حدود ساعت ۱۱ شب ۲۶ شهریور سال ۱۳۷۱ یك عملیات تروریستی در رستوران میكونوس واقع در خیابان راگراستراسه در منطقه ویلمرسدورف برلین اتفاق افتاد که قرار بود با جوسازی غرب و بهرهبرداری از این حادثه، به بحرانی بزرگ علیه ایران بدل شود.
در این عملیات، مهاجمان مسلح جلسه اعضای حزب منحله دموکرات کردستان در این رستوران را بر هم زده و دبیرکل این حزب را ترور کردند. به دنبال این حادثه، دادگاه برلین طی یك حكم مغرضانه و بدون استناد، ایران را مسئول مستقیم این تیراندازی خواند. در ۲۷ می ۱۹۹۳ برابر با ششم خرداد ۱۳۷۲، الکساندر فناشتایل دادستان کل آلمان درباره ماجرای میکونوس علیه ایران اقامه دعوا کرد. این ادعانامه که در روزنامه زوددویچه سایتونگ به چاپ رسید، فاقد دقتهای حقوقی لازم بود و تلاشی عامدانه برای متهم ساختن ایران محسوب میشد. این دادگاه به مدت چهار سال به درازا کشیده شد تا این که در دهم فروردین ۱۳۷۶ رای نهایی خود را صادر کرد.
آنچه در جریان این ماجرا و رای دادگاه مهم به نظر میرسید این بود که سه تن از مقتولان رستوران میکونوس با اسامی جعلی وارد آلمان شده بودند و دولت آلمان نیز کاملا از این موضوع مطلع بود. نکته دیگر این که از ۲۰ نفر دعوت شده به این جلسه، تنها شش تن به رستوران مذکور رفتند و از آن شش نفر هم دو نفر در جریان تیراندازی حتی کوچکترین جراحتی برنداشتند. این نکاتی بود که در جریان رسیدگی این دادگاه عمدا مسکوت ماند. در ضمیمه رای این دادگاه، دولت ایران به طور ضمنی متهم به مشارکت در این ماجرا شده بود. این در حالی بود که هیچ سند و مدرکی در اینباره در دست نبود و دادگاه نیز به هیچ سندی استناد نکرد و فقط ادعاهایی را مطرح کرده بود.
کاملا مشخص است یکی از اهداف این دادگاه، انزوای ایران بود. این دادگاه آلمانی به همراه دولت آلمان در جریان رسیدگی به این پرونده، هدف طراحی شده از سوی آمریکا را دنبال میکردند. تقریبا یک سال قبل از صدور این حکم، روزنامه فرانکفورتر آلگماینه با انتشار مطلبی، از تلاش طولانیمدت آمریکا در جهت انزوای ایران پرده برداشته و هدف استکبار را برملا کرده بود.
ادامه دارد...
نویسنده: فتحالله نادعلی