در شهریورماه سال ۱۳۸۸ دو حادثه تلخ تروریستی در استان کردستان رخ داد؛ ترور دو تن از روحانیون برجسته اهل سنت این منطقه به دست عوامل گروهک تکفیری موسوم به «توحید و جهاد»!
ابتدا ملا برهان‌عالی امام جمعه مسجد قبای سنندج در روز شنبه ۲۱ شهریور این سال و برابر با ۲۲ رمضان‌المبارک به شهادت رسید. کاوه شریفی فرمانده گروهک تروریستی مذکور در بخشی از اعترافاتش در زمینه این ترور گفت «ماموستا برهان‌عالی امام جمعه موقت سنندج فرد دیگری بود که باید ترور می‌کردیم. چون او مخالف ما بود و علیه ما صحبت می‌کرد. در جلسه‌ای به این نتیجه رسیدیم که وی عقیده‌ای شرک‌آلود دارد و باید کشته شود». وی در رابطه به نحوه ترورِ این شهید گفت «برای یکی از افراد گروه، اسلحه‌ای تهیه کردم... و او به کمک شخص دیگری این کار را انجام داد. به این صورت که آن شخص با پرسش یک سؤال شرعی ماموستا برهان‌عالی را مشغول و دیگری در فرصت مناسب دو تیر را به پیشانی وی شلیک می‌کند و سپس متواری می‌شوند».
همچنین در روز ۲۶ شهریور ماه این سال ماموستا ملا محمد شیخ‌الاسلامی نماینده مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری و یکی از برجسته‌ترین علمای اهل سنت جهان اسلام طی حمله‌ای تروریستی و بعد از اقامه نماز مغرب در مقابل مسجد سید‌قطب شهر سنندج به شهادت رسید. لقمان امینی عامل ترور شهید ماموستا شیخ‌الاسلام که جوانی ۲۵ ساله بود پس از دستگیری در بخشی از اعترافاتش عنوان کرد «کشتن ماموستا شیخ‌الاسلام را کار خیر می‌دانستم زیرا به ما گفته بودند وی یکی از سران کفار است و موجب گوشه‌نشینی اهل سنت شده است». وی در مورد نحوه ترور این عالم اهل سنت گفت «جلوی مسجد کمین کردم تا ماموستا و خادم مسجد بیرون آمدند و از پشت سر به آن‌ها نزدیک شدم و مرحوم شیخ‌الاسلام را صدا زدم. به محض اینکه رویش را به سمت من برگرداند با اسلحه‌ای که از قبل آماده کرده بودم به سمت او شلیک کردم چون می‌خواستم در جمع کردن خیرات از بقیه پیشی بگیرم!»
مقام معظم رهبری در بخشی از پیام روشنگرانه خویش به همین مناسبت، ضمن تحلیل این جنایت این‌گونه بیان داشتند «... در این چند روز چند عنصر روحانی ارزشمند دیگر از جمله امام جمعه موقت سنندج و دو تن از مسئولان قضایی محترم آن استان هم، پیش از این بزرگوار، مجروح و یا شربت شهادت نوشیده‌اند. این زنجیره شقاوت و خون‌خواری در ماه مبارک رمضان و در آستانه روز دفاع از ملت فلسطین، نشان‌دهنده آن است که این جنایتکاران با وجود ادعای دین‌داری و تعصب مذهبی، نه فقط احترام شهرالله را هتک می‌‌کنند، بلکه آماج حمله آنان در اصل، همان چیزی است که دستگاه استکبار و برخی دولت‌های روسیاه منطقه کمر دشمنی با آن بسته‌اند. دلبستگی به نظام جمهوری اسلامی و دفاع از آرمان‌های اسلامی و مسئله قدس شریف جرم نابخشودنی این شهیدان و مجروحان عزیز، از نظر این مزدوران جنایتکار و اربابان فرعون‌صفت و قارون‌منش آن‌هاست. پس از اردیبهشت معطر امسالِ کردستان که در آن نوای گوش و دل‌نواز وحدت اسلامی بیش از همیشه در آن دیار طنین افکند، دستگاه استکبار و استبداد اکنون درصدد انتقام‌‌گیری از مردم نجیب و مظلوم آن استان‌اند. برای آن دشمنان سنگدل، کرد و فارس و شیعه و سنی تفاوت نمی‌‌کند. دل پلید و پُرکینه آنان حتی به روحانی کهنسالی چون شهید مظلوم ماموستا شیخ‌الاسلام نیز با قساوت و شقاوت دست ستم می‌گشاید... مردم عزیز کردستان با بصیرت کامل، دشمنان خود را بشناسند و مسئولان امنیت استان مقابله قدرتمندانه با این آدم‌کشان محارب را در صدر برنامه‌های خود قرار دهند...».
اما هفتم دی‌ماه سال۸۸ مصادف با عاشورای حسینی نقطه اوج تحرکات دشمن در جریان توطئه هشت‌ماهه براندازی نظام اسلامی بود. در این روز گروه‌ها‌ی ضد‌انقلاب و فریب‌خوردگان داخلی در اتحادی نامیمون در حالی که میلیون‌ها عزادار مسلمانِ ایرانی و عاشق حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در روز عاشورا مشغول عزاداری بودند دست به آشوب زدند؛ با شعارهایی که نشان می‌داد آن‌ها هیچ‌گونه پایبندی به اصول و ارزش‌های دینی ندارند! با حضور منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و سایر گروهک‌ها به صورت سازمان‌یافته در اغتشاشات این روز، زمینه تعرض به مقدسات اسلامی فراهم شد و شد آنچه در تاریخ ایران اسلامی سابقه نداشت!
دو روز بعد یعنی در نهم دی‌ماه یکی از مهم‌ترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی توسط مردمِ ایران ثبت شد و ملت بزرگ ایران اسلامی در حرکتی میلیونی در تهران و سایر شهرستان‌ها آگاهانه و شجاعانه مقاومت خود را در برابر توطئه هشت‌ماهه دشمن تکمیل و با حضوری عظیم و معنا‌دار، پایانی خفت‌بار را برای شبیخونِ استکبار و عوامل داخلی‌اش رقم زدند و بار دیگر پیروزی غرور‌آفرین را به جبهه اسلام ناب و انقلاب اسلامی هدیه نکردند. بصیرت و هوشیاری ملت در این حماسه باشکوه چنان تجلی یافت که به فرموده مقام معظم رهبری «اگر صدها بار هم برای نعمت هوشیاری این ملت سجده شکر به جای آورده شود، باز هم کم است. حماسه‌ای که محاسبات دشمن را به هم ریخت؛ محاسباتی که با همکاری و برنامه‌ریزی عده‌ای اقلیت در داخل از روی بغض و کینه شکل گرفته بود، اما در این روز حماسی یک بار دیگر امت اسلامی با بصیرت عمل کرد و دشمنان نظام مأیوس شدند».
حماسه نهم دی‌ماه چنان عظیم بود که رسانه‌های موافق و مخالف در جهان ناگزیر به انعکاس آن شدند. به طور مثال بی‌بی‌سی گزارش داد «طرفداران نظام اسلامی در اعتراض به وقایع روز عاشورا در خیابان‌های مرکزی تهران راهپیمایی و تجمع کردند. تظاهرات هواداران حکومت ایران از روز گذشته در شهرهای مختلف شروع شده است». الجزیره هم با اشاره به خواسته مردم تهران در راهپیمایی نهم دی گزارش داد «مردم در این تظاهرات خواستار مجازات سران فتنه شدند».
خبرگزاری رویترز نیز نوشت «راهپیمایان سوگند وفاداری به نظام جمهوری اسلامی یاد کردند». پایگاه شبکه تلویزیونی المنار لبنان هم گفت «تظاهرکنندگان تصاویر بنیان‌گذار جمهوری‌اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی را در دست داشتند و شعارهایی حسینی سردادند و آشوبگران و هتک‌حرمت‌کنندگان به مقدسات دینی در روز عاشورا را محکوم کردند».
قطعه‌ای از تحلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله‌العالی) در خصوص چرایی ظهور این حماسه بزرگ چنین است «...در قضيه ۹ دی سال ۸۸، يک نکته اساسی وجود دارد و آن نکته بر می‌گردد به هويت و ماهيت انقلاب يعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و حضور عظيم بی‌نظير تاريخی در سال ۵۷. در نهم دی اين روح به شکل بارزی نشان داده شد به طوری که جای انکار و ترديد و تامل را برای هيچ‌کس از بدخواهان، دوستان، دشمنان و ديگران باقی نگذاشت. آن روح چه بود؟ روح ديانت حاکم بر دل‌های مردم. پس اين‌جا ما دو عنصر در کنار هم داريم «يک عنصر، عنصر مردم است که مردم در هر کشور و جامعه‌ای، اگرچنانچه همت کنند، بصيرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد ميدان بشوند؛ همه مشکلات را می‌توانند حل کنند. يعنی بزرگ‌ترين کوه‌ها در مقابل حضور مردم از بين می‌رود. می‌توانند کوه‌های بزرگ را جابه‌جا کنند؛ اين يک حقيقت آشکاری است که بسياری از تحليلگران اجتماعی اين حقيقت را درست لمس و درک نکرده‌اند، اما ما اين را لمس کرده‌ايم. هنر امام بزرگوار ما اين بود که مردم را وارد صحنه کرد...».
چند روز پس از پیروزی بزرگ ملت ایران در ظهور حماسه نهم دی‌ماه، باز هم کام ملت تلخ شد و در صبحِ روز بیست و دوم دی‌ماه، دکترمسعود علی‌محمدی یکی از داشمندان هسته‌ای ایران توسط عوامل رژیم صهیونیستی ترور و به شهادت رسید. این حرکت را می‌توان نقطه آغاز عملیات‌های تروریستی برای مهار برنامه هسته‌ای ایران محسوب نمود. عامل این ترور، شخصی به نام مجید جمالی‌فش و از اعضای یکی از شبکه‌های تروریستی موساد بود که در پادگانی در اسرائیل آموزش‌های مختلف را فرا گرفته بود.
مقام معظم رهبری در بخشی از پیام خود در مورد شهادت این دانشمند هسته‌ای گفتند «دست جنایتکاری که این ضایعه را آفرید انگیزه دشمنان جمهوری اسلامی را، که ضربه زدن به حرکت و جهاد علمی کشور است، افشا و برملا کرد. بی‌گمان همت دانشمندان و استادان و دانش‌پژوهان کشور، به رغم دشمن، این انگیزه خباثت‌آلود را ناکام خواهد گذاشت».
در چهارم اسفند۱۳۸۸ یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌های دستگاه‌های امنیتی جهان توسط نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران به ظهور نشست و ملت بزرگ ایران و به خصوص مردم خطه سیستان و بلوچستان را خوشحال کرد؛ دستگیری عبدالمالک ریگی سر‌کرده گروهک تروریستی جندالله(و در حقیقت جند‌الشیطان)! برخی از جنایات این گروهک در بخش‌های قبلی این نوشتار آورده شده است. ریگی که با نام جعلی و گذرنامه افغانستانی در یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ خطوط هواپیمایی قرقیزستان در مسیر دوبی به بیشکک در حال پرواز بود؛ هواپیمایش با اخطارِ جنگنده‌های ایرانی مجبور به فرود در فرودگاه بندرعباس شد و بلافاصله نیروهای امنیتی ایران او را دستگیر کردند.
ادامه دارد...
نویسنده: فتح‌الله نادعلی
