۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
تقدم آمریکایی‌ها برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران
تقدم آمریکایی‌ها برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران

تقدم آمریکایی‌ها برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران

جزئیات

شرح مختصری از چگونگی کشف کودتای نوژه، به مناسبت ۱۸تیر سالروز کشف و خنثی‌سازی آن

18 تیر 1404
از ابتدای پیروزی انقلاب، دشمنان ایران (چه خارجی و چه داخلی) بارها و بارها به فکر انجام کودتا در کشورمان افتادند و برای ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی تمام تلاش و توان خود را به کار گرفتند. جالب اینجاست که در هیچ کدام از این موارد، موفق نبودند و به یاری خداوند و تلاش نیروهای انقلابی و مردمی آگاه، توطئه‌هایشان خنثی و عملا با شکست سنگین مواجه شدند. کودتای نوژه یکی از این کودتاهای ناموفق بود که البته به لحاظ منسجم کردن نیروهای ضدانقلاب و جلب حمایت مالی و معنوی دشمنان خارجی ایران کم‌نظیر بوده و هست. به همین دلیل هم جریان کشف و هم خنثی‌سازی آن بسیار مهم است. ما در این مقاله سعی کرده‌ایم به‌طور خلاصه داستان شکل‌گیری کودتا و بعد کشف و خنثی‌سازی آن را برایتان بازگو کنیم.
«نوژه» کیست و کجاست؟!!
این‌که اسم این کودتا شد «کودتای نوژه»، برای این است که قرار بود آغاز کودتا از پایگاه سوم شکاری هوایی همدان که در آن زمان تازه به نام پایگاه هوایی «شهید نوژه» تغییر نام داده بود، باشد؛ اما اصلا شهید نوژه که بوده است؟
شهید خلبان «محمد نوژه» از خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بود که در جریان فعالیت ضد انقلاب در کردستان و به دنبال فرمان امام خمینی(ره)، برای کمک به دکتر چمران و نیروهایش که مشغول جنگ با عناصر تجزیه‌طلب حزب دموکرات کردستان بودند، به آنجا رفت و در تاریخ ۲۰مرداد۱۳۵۸ وقتی در آسمان منطقه عمومی پاوه مشغول انجام مأموریت بود، بالگردش مورد اصابت گلوله توپ ضد انقلاب قرار گرفت و در‌حالی‌که روزه بود، با سقوط بالگردش به شهادت رسید.
بختیار، بختیار! نوکر بی اختیار
دولت آمریکا و عوامل سیا از ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران به دنبال انجام کودتا و برانداختن جمهوری اسلامی بودند که چند و چونش را می‌توان در خاطرات ژنرال آمریکایی هایزر ـ مأموریت مخفی هایزر ـ به‌طور واضح خواند؛ اما به دلیل این‌که آن طرح کودتایی با فرمان امام(ره) برای شکستن حکومت نظامی در روز ۲۱بهمن‌۱۳۵۷ کاملا با شکست مواجه شده بود، دولت آمریکا به این فکر افتاده بود که آیا برای سرنگون کردن انقلاب ایران بهتر است دوباره راه کودتا را امتحان کند یا از طریق حمایت بی‌چون‌و‌چرا از حمله نظامی صدام حسین به ایران اهدافش را دنبال کند؟ تا این‌که در اسفند‌ماه‌۱۳۵۸ سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری، محمدباقر بنی‌عامری در سفری به پاریس، به دیدار بختیار (آخرین نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی، که مردم به او نوکر بی‌اختیار می‌گفتند) رفت و با او درباره آمادگی تعدادی از دوستان ارتشی خود برای انجام یک کودتای نظامی صحبت کرد. بختیار هم این فرصت را غنیمت شمرد و ابتدا به رایزنی با دوستان سلطنت‌طلبش و سپس به ارتباط‌گیری با سایر ضد انقلابیون چپی و ملی‌گرا و... پرداخت و البته در همان حال هم دائما گزارش پیشرفت کارهایش را به عوامل دولت آمریکا و مأموران سیا می‌داد، اینچنین دولت آمریکا طرح حمله صدام به ایران را در «تقدم۲» قرار داد و «تقدم۱» را به طرح کودتا داد.
آمریکایی‌ها در آن زمان به خاطر قضیه به گروگان گرفته شدن جاسوسانش در سفارت به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره) بیشتر به این فکر بودند که انجام کودتا در اصل بر عهده نیروی نظامی آمریکا باشد و ضد انقلابیون در اجرای کودتا با آن‌ها همکاری کنند، ولی بعد از حمله آن‌ها به صحرای طبس برای آزادی گروگان‌هایشان و گرفتار شدنشان در طوفان شن و شکست کامل عملیات‌شان، به این نتیجه رسیدند که برای انجام یک کودتای موفق فقط باید روی نیروهای ضدانقلاب داخل ایران حساب کرد. تصور آمریکایی‌ها و رهبران ایرانی کودتا این بود که چون قبل از قضیه طوفان شن، نیروهای انقلابی متوجه عملیات آن‌ها نشده بودند، پس این دفعه هم نیروهای انقلابی به دلیل مسائل داخلی و اختلافات سیاسی (در آن زمان تازه بنی‌صدر به ریاست‌جمهوری رسیده بود و گروهک‌های ضد‌انقلاب و تجزیه‌طلب هم مشغول آشوب‌گری بودند.) اصلا متوجه کودتا نمی‌شوند و آن‌ها به راحتی می‌توانند برنامه‌شان را اجرا کنند.
به گفته استوار حیدری یکی از عوامل کودتا پس از دستگیری، برنامه کودتا قرار بود به این صورت انجام شود که «در این کودتا نیروی هوایی، نیروی دریایی، زمینی، واحدهایی از ژاندارمری و دیگر نیروها قرار بود که شرکت داشته باشند. نظر این بود که بعد از حرکت نیروها از همدان، فرودگاه مهرآباد و پایگاه‌های نظامی و نقاط حساس خلع سلاح شوند... و پس از آن فانتوم‌ها از همان محل به پرواز در آمده، جماران، عشرت‌آباد، کمیته مرکزی و کلیه مناطق نظامی حومه تهران را بمباران کنند. پس از آن هم نیروهای ویژه رادیو و تلویزیون را اشغال و از آنجا اولین اعلامیه نظامی با تعیین فرماندهان و مسئولین امور منتشر شود. در این عملیات قرار بود که بین ۳۵ تا ۵۰ فروند هواپیما شرکت کنند.» سران کودتا برای موفقیت عملیات‌شان پیش‌بینی کشتار تا مرز پنج میلیون نفر را کرده بودند.
آیت‌الله شریعتمداری و کودتای نوژه
رهبران سیاسی و نظامی کودتا (بختیار و بنی‌عامری) به این مسئله فکر کرده بودند که بعد از بمباران جماران و ایجاد خلاء رهبری مذهبی و با توجه به گرایش شدید مردم به روحانیون، باید یک فرد جایگزین که اقدام آن‌ها را تایید کند، وجود داشته باشد. به همین دلیل بعد از بررسی به این نتیجه رسیدند که بهترین شخص برای اجرای این هدف «آیت‌الله شریعتمداری» است. برای همین ارتباط گیری با دفتر اصلی ایشان در قم و به ویژه با پسرشان آغاز شد و هماهنگی‌های لازم برای اجرای طرح کودتا با دفترشان پیگیری می‌شد. اما چرا آن‌ها به این شخص برای رسیدن به اهدافشان امید داشتند؟
آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری فرزند حسن در سال۱۲۸۳ شمسی در تبریز به دنیا آمد. دروس طلبگی را ابتدا در زادگاه‌شان و پس از آن در شهر قم پی گرفت و پس از سال‌ها تحصیل به درجه اجتهاد رسید. ایشان از دوره جوانی به نظام مشروطه سلطنتی اعتقاد داشت و هیچ ابایی هم از ابراز این عقیده نداشت. در سال‌۱۳۲۶ وی به همراه چند نفر از روحانیون تبریز علی‌رغم مخالفت علما و مراجع آن زمان تبریز، همچون آیت‌الله شهیدی و آیت‌الله دوزدوزانی به دیدار محمدرضا پهلوی رفت... . با شروع نهضت امام خمینی(ره) آیت‌الله شریعتمداری در ابتدا در جمع رهبران نهضت قرار گرفت ولی بعد از تبعید حضرت امام روابط او با دربار بهتر شد و مورد توجه حکومت پهلوی قرار گرفت و در طول زمان دفتر ایشان با ساواک مرتبط شد و در واقع عملا ایشان در مقابل نهضت امام(ره) قرار گرفتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان ابتدا سکوت پیشه کرد ولی بعد از مدتی برای مقابله با حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان را تأسیس کرد و چون در این حزب عملا از حرکات تجزیه‌طلبان حمایت می‌شد، در نتیجه آیت‌الله شریعتمداری بهترین گزینه برای کودتاچیان بود.۱
مادری که برای مام وطن مادری کرد
سرهنگ بنی‌عامری در زمان نیروگیری و برقراری ارتباط با نیروهای ارتشی از اسم مستعار «احسان» استفاده می‌کرد. وی ابتدا با گماردن ارتشیان ضد انقلابی چون زادنادری، ایزدی، خلف بیگی، محققی، رکنی، جلالی، نعمتی و... به عنوان سرشاخه‌های انجام کودتا در مراحل مختلف، از آن‌ها خواسته بود با سایر ضد انقلابیون ارتباط برقرار کرده و ضمن توجیه طرح کودتا، مسئولیت هر شخص را با او در میان بگذارند. در میان افراد شناسایی شده برای انجام کودتا خلبانی بود ـ به دلیل رعایت مسائل امنیتی، بعد از گذشت سی سال هنوز نام این خلبان فاش نشده است ـ که برای بمباران بیت امام(ره) انتخاب شده بود. این خلبان بعد از مطلع شدن از مأموریت ویژه‌اش و البته وسعت کشتاری که قرار بود انجام شود به شدت مردد شد اما به دلیل تصوری که از قدرت کودتاگران داشت، می‌ترسید که اگر خود را کنار بکشد، جانش به خطر بیافتد. کودتاگران به نیروهای شناسایی شده گفته بودند که به جزء شخص امام(ره) و گروه معدودی از یاران او تمام ارگان‌ها و شخصیت‌های حقوقی با آن‌ها هم دست هستند. در نتیجه خلبان مذکور با حالتی مشوش و نگران راهی نیافت جز اینکه به خانه برود و موضوع را با مادرش که زنی مومن و وطن دوست بود، در میان بگذارد. مادر این خلبان نیز بعد از شنیدن جریان به شدت ناراحت می‌شود و به او می‌گوید که نه تنها تو نباید در این کار شرکت کنی که حتی اگر نروی و این موضوع را به مسئولین انقلاب اطلاع ندهی، شیرم را حلالت نمی‌کنم.
این خلبان با پیشنهاد مادرش ابتدا سعی می‌کند شماره تلفنی از بیت امام(ره) پیدا کند که موفق نمی‌شود ولی بعد با اصرار مادر تصمیم می‌گیرد که به پادگان ولی عصر (مقرسپاه پاسداران) برود و تقاضای ملاقات با آقای خامنه‌ای را بکند و این در حالی بوده که وی از ترس نفوذ کودتاچیان در سپاه، جریان را روی کاغذی نوشته و آن را به مادر و برادر کوچکترش می‌سپارد تا در صورت کشته شدن آن‌ها از مجرای دیگری برای افشای کودتا اقدام کنند. به هر حال بعد از رفتن به مقر سپاه ایشان می‌تواند در ساعت سه بامداد یک روز مانده به روز انجام کودتا با آقای خامنه‌ای دیدار کند و جریان را کاملا با ایشان در میان گذارد.
بعد از اطلاع آیت‌الله خامنه‌ای از مسئله طرح کودتا، ایشان با رئیس مجلس، فرمانده سپاه و مسئول کمیته‌های انقلاب تماس می‌گیرند و با تشکیل جلسه‌ای فوری مشخص می‌شود که مسئولین حفاظت اطلاعات سپاه از چند ماه قبل متوجه تحرکاتی در پایگاه هوایی شهید نوژه (همدان) شده بودند و به این مسئله رسیده بودند که تعدادی از ارتشیان ضد انقلاب به دنبال اجرای طرح کودتا هستند اما آن‌ها نمی‌دانستند که این کودتا قرار است دقیقا چه زمانی و با چه ابعادی انجام شود؟ پس از آن جلسه مهم و مشخص شدن مکان‌های تجمع کودتاگران، نیروهای سپاه و کمیته شروع به دستگیری و خنثی‌سازی کودتا کردند، طوری که در شامگاه ۱۹ تیر۵۹ تقریبا تمام عوامل کودتا دستگیر شدند.
نظر امام(ره) درباره این کودتا
یک روز بعد از خنثی‌سازی کودتا ـ ۲۰تیر۱۳۵۹ ـ امام خمینی(ره) ضمن سخنرانی برای جمعی از روحانیون و ائمه جماعات که به دیدار ایشان رفته بودند به این کودتا اشاره کردند و فرمودند «... این عده بیچاره‌ای که برای خاطر یک دنیای فانی، می‌خواهند توطئه بکنند و آن هم اینطور توطئه‌ای که معلوم است اگر چنانچه موفق به کشفش هم نشده بودیم و قیام هم کرده بودند، خفه می‌کردند آن‌ها را... آن روز [خدا ناخواسته، فرض کنید] فانتوم‌ها آمد و اینجا را خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم اسلام را حفظ بکند. [تکبیر حضار] روحانی، بازاری، کارگر، کشاورز، کارمند و قوای مسلح همه باید حال آماده‌باش داشته باشند... این‌ها نمی‌فهمند که اگر چنانچه فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید، فرض کنید چند تا جا را هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید، یا همان آسمان می‌مانید؟ [تکبیر حضار] ما از این امور نمی‌ترسیم، ما از این قشرهای خودمان می‌ترسیم... شما صنف روحانیت اگر چنانچه کارهای خدای نخواسته انجام دهید که از چشم ملت بیفتید ولو در دراز مدت، آن روز است که دیگر فانتوم لازم نیست، خود ملت شما را کنار می‌زند... ترس از فانتوم‌ها نداشته باشید. ترس از آمریکا و شوروی نداشته باشید. آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت بکنید به مساجد.»۲
سرنوشت کودتا گران
بعد از خنثی‌سازی کودتا و دستگیری حدود پانصد تن از عوامل دخیل در کودتا، افرادی که مستقیما در طرح شرکت داشته و جزو رهبران کودتا بودند، پس از محاکمه و اثبات جرم‌شان به اعدام محکوم شدند. عده‌ای که به صورت غیرمستقیم در کودتا شرکت داشته و در واقع افرادی بودند که مورد شناسایی رهبران کودتا قرار گرفته بودند، بعد از محاکمه و مشخص شدن میزان جرم‌شان به حبس و زندان محکوم شدند. عده‌ای هم که برای دادگاه اثبات شد که توسط رهبران کودتا اغفال شده و خود به دنبال براندازی جمهوری اسلامی نبوده‌اند، بخشیده شدند. البته یک‌سال بعد به دنبال درخواست عفو از حضرت امام(ره) برای کلیه نظامیان و مأموران شهربانی که در زندان متنبه شده‌اند، توسط شهید سرلشکر فلاحی قبل از شهادت‌شان، بسیاری از عوامل شرکت‌کننده در کودتای نوژه یا کاملا بخشیده شدند یا سال‌های زندان‌شان کم شد. در ضمن در بهمن‌۱۳۵۹ به دنبال تقاضای وزیر دفاع ـ سرهنگ خلبان جواد فکوری ـ امام(ره) با مساعدت به خانواده‌های افراد اعدام شده در قضیه کودتای نوژه موافقت کردند و خانواده‌های آن‌ها تحت پوشش حمایت‌های مالی و معنوی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند.
جالب است که بدانید پس از ناامید شدن آمریکا از انجام این کودتا، آن‌ها به فکر برنامه تقدم۲ (حمایت از صدام برای حمله به ایران) خود افتادند. تقدمی که بعد از خنثی‌سازی کودتا به تقدم۱ ارتقا پیدا کرده بود. گرچه همین آمریکایی‌ها بعد از مشاهده مقاومت ملت ایران به رهبری امام در راه دفاع از وطن و جنگ با بعثی‌های اشغالگر دوباره به فکر انجام کودتا در ایران افتادند و یک‌سال و نیم بعد از کودتای نوژه شروع به حمایت گسترده ازکودتای «قطب‌زاده ـ شریعتمداری»کردند ولی باز به مدد الهی آن کودتا هم در فروردین‌ماه۱۳۶۱ شکست خورد و دوباره ناکام شدند.
پی‌نوشت:
​۱. آیت الله شریعتمداری بعد از شرکت مستقیم در کودتای مورد نظر آمریکایی‌ها به رهبری قطب‌زاده، از طرف حوزه علمیه قم از درجه اجتهاد ساقط شد اما به دلیل حفظ شان روحانی بودن‌شان بعد از گذراندن دوران حبس و عفو حضرت امام(ره) توانست به زندگی عادی خود ادامه دهد تا این‌که در سال‌۱۳۶۷ به مرگ طبیعی درگذشت.
۲. صحیفه نور، جلد۱۳، صفحه۸

منابع:
۱. غائله چهاردهم اسفند‌۱۳۵۹ ـ ظهور و سقوط ضد انقلاب ـ پدیدآور و ناشر: دادگستری جمهوری اسلامی ایران، چاپ۱۳۶۴
۲. کودتای نوژه (چاپ چهارم)، تألیف و نشر از مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی
۳. آیت‌الله شریعتمداری به روایت اسناد، اصغر حیدری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نویسنده: محدثه مرتضی

مقاله ها مرتبط