۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

سلام بابا علی!

سلام بابا علی!

سلام بابا علی!

جزئیات

به مناسبت ۲۲ بهمن، سالروز شهادت علی محمودوند فرمانده تفحص لشگر۲۷ محمدرسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در سال ۱۳۷۹

22 بهمن 1401
اینطوری بهم نگاه نکن، با این اسم صدات کنم راحت ترم. تازه این تنها من نیستم که اینطوری صدات کنم. دوستات می گن برای تفحص که می رفتی همه سربازای تو منطقه بهت می گفتن بابا علی می دونی چند وقت ندیدیمت، می دونی این دل بی طاقتم چقدر دلتنگتِ! اصلاً از خودت پرسیدی بدون من چه کار می کنه، از بهمن ماه سال ۷۰ که رفتی تا حالا حساب کردی چند بار بی قرار شدم. چند بار التماست کردم. آخر این رسمش بود علی آقا.
خودت همیشه از شهدا گلگی می کردی که چرا تنهات گذاشتن و حالا تو ما را برای همیشه تنها گذاشتی و رفتی.
***
وسط یک میدان، توی منطقه والفجر مقدماتی فکه ۱۰ روز بود که کار می کردیم، میان میدان، تک درختی بود که اطراف آن را مینهای زیادی گرفته بود، یک روز در حین کارکردن دیدم یک چیزی مثل توپ از کنارمون غلت خورد و در سراشیبی افتاد پایین، مینهای جلوی پامون را خنثی کردیم و جلو رفتیم، نزدیک که رفتیم متوجه شدیم جبهه یک شهید است.
در کمال تعجب دیدیم که پشت درخت پیکر اسکلت شده دو شهید افتاده که آن جمجمه یکی از شهداست.
جالب این بود که ۱۲ سال از پایان جنگ می گذشت و هیچ کس آنها را ندیده بود و دقیقاً همان روز که ما آنجا بودیم جمجمه به حرکت درآمد.

به نقل از علی محمودوند

مقاله ها مرتبط