حفظ بقای یک ملت به حفظ فرهنگ و اصالت آن برمیگردد و فرهنگ ملتها ریشه در اعتقادات آنها دارد. فرهنگ دفاعمقدس که زیباترین تبلور اعتقادات دینی ملتمان است، نهتنها میتواند برای نسلهای بعد ایران حرفها برای گفتن داشته باشد، بلکه میتواند برای نسلهای آینده سایر ملتهای مقاوم هم اثرگذار باشد. در این نوشتار به نقش تعلیم و تربیت و پیوند آن با انتقال فرهنگ دفاعمقدس به نسلهای آینده خواهیم پرداخت. بعد از پایان جنگ با توجه به فضای معنوی حاکم بر جبهه
ها و تحت
تاثیر قرار گرفتن کشور براثر این معنویت، خیلی
ها فکر می
کردند نیازی به تلاش برای حفظ آن معنویت نیست. خیلی از رزمندگانی که ماه
ها در جبهه
ها مشغول جنگ با دشمن بودند، به کارهای خودشان بازگشتند. همچنین خطر کم
رنگ شدن و فراموش
شدن آن
همه ارزش و تلاش و ایثار و یاد رفقای شهیدشان را پیش
بینی نمی
کردند؛ اما از همان اوایل جریان
هایی در داخل و خارج از کشور تلاش داشتند تا نام و سبک زندگی شهدا را تا آن
جا که می
شود کم
رنگ و حتی محو کنند.
هویت، مهم
ترین اندوخته یک ملت است که همواره طمع دشمنان را به خود جلب می
کند. در یک بیان، هویت به معنای تعریف خود در ارتباط با دیگران است. حال اگر این تعریف را در مقیاس جهانی ببینیم، هویت یک ملت تعریف یک ملت از خود در ارتباط با دیگر ملت
هاست. هویت اصیل اسلامی
ایرانی کشورمان، بن
مایه پایداری مردم در سال
های متمادی است. در سال
های گذشته، خصوصا در سال
های اخیر دشمن برنامه
های متعددی را با هدف نابودی این هویت در نظر گرفت و با صرف پول
های کلان سعی در اجرای آن داشته است. مشغول
کردن جوانان و نوجوانان به آگاهی
های غیرسودمند و گاهی مخرب، سعی بلیغ برای کشاندن نسل جوان به انواع مخدرهای سنتی، صعنتی و دیجیتال، سرگرم
کردن آن
ها به مسائل غیراخلاقی و... تنها بخشی از این توطئه
هاست. علاوه
بر این
ها برهم زدن الگوهای غذایی سالم که موجب ابتلا به انواع بیماری
ها و در موارد قابل
توجهی منجر به بلوغ زودرس می
شود، بُعد دیگری از حیله
های دشمن است.
در میان این هجوم فرهنگی،
حفظ فرهنگ دفاع
مقدس نیاز به تحرک مجموعه
ای از نهادها مانند خانواده، مسجد، مدرسه،
دانشگاه و... دارد و هر یک از این
ها شیوه کاری خاص خود را می
طلبد.
خانواده به
عنوان اولین و مهم
ترین نهاد تربیتی نقش مهمی در انتقال این مفاهیم به نسل جدید دارد و این مستلزم آگاهی و اعتقاد هرچه بیشتر پدر و مادر نسبت
به فرهنگ جهاد و شهادت است. در کنار مطالعه، تولیدات چندرسانه
ای در سکوهای مختلف می
تواند در تعمیق باورها اثرگذاری زیادی داشته باشد. می
شود گفت به
طور ویژه فیلم و سریال، بیشترین درصد را از این اثرگذاری به خود اختصاص می
دهند. فیلم
هایی دور از کلیشه
های دهه
های قبل، که بیشتر مفهوم
گرا باشند تا نمادگرا، نیاز امروز جامعه ماست؛ چراکه ما در ادبیات و فرهنگ دفاع
مقدس، نیاز به تعمیق نگاه داریم و توسعه نگاه. ما می
توانیم خروجی تحلیل
شده آن
چه را که بوده به نمایش بگذاریم، به
عنوان مثال اگر می
گوییم در جبهه
های دفاع
مقدس ایثار رزمندگان بسیار راهگشا بوده، می
توانیم برای این ایثار یک سناریو جدا داشته باشیم. ضمن این
که حتی در همان نگاه سنتی هم موضوعات فراوانی است که هنوز کسی سراغ آن
ها نرفته است. به
عبارتی بهتر است بگوییم در مورد دفاع
مقدس، سراغ بعضی از موضوعات رفته
ایم. مثلا در دفاع
مقدس طبق یک دسته
بندی ۱۹ عملیات بزرگ، ۱۹ عملیات متوسط و ۱۲۵ عملیات کوچک انجام شده است. ما برای نمایش چند مورد از این عملیات
ها فیلم و سریال ساخته
ایم؟ از والفجر۸ که بزرگ
ترین عملیات آبی
خاکی هشت سال دفاع
مقدس است، چند قسمت سریال ساختیم؟ از کربلای۵ به
عنوان شدیدترین عملیات بین ایران و حزب بعث چند دقیقه فیلم سینمایی تولید کردیم؟ عملیات
هایی که غالبا فرماندهان
شان در دومین دهه عمرشان فرماندهی بزرگ
ترین لشکرها را بر عهده داشتند و از نظر علم نظامی، تصمیم
های میدانی آن
ها بارهاو
بارها در مهم
ترین دانشگاه
های نظامی دنیا مورد بررسی و تحسین قرار گرفته است. به ایثارهای مدافعان
حرم چند دقیقه فیلم و سریال اختصاص داده
ایم؟ در
حالی
که در سبک زندگی رزمندگان دفاع
مقدس و مدافعان
حرم خنده هست، اشک هم هست، سلحشوری هم هست، تعقل هم هست، احساس هم هست. ما در سینمای دفاع
مقدس ظرفیت
های فراوانی داریم که همچنان مغفول مانده است.
کودکان ما درحالی انیمیشن
های آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی را می
بینند که هالیوود در فقر اسطوره
ای دست
وپا می
زند و سال
هاست چنان چیره
دست اسطوره
سازی می
کند و اسطوره
هایش را در ذهن و قلب کودکان
مان جاگیر کرده که اگر روی کیف، عروسک و یا لباس
آن
ها عکس قهرمان هالیوودی نباشد، انگار حتما چیزی کم دارند. قهرمان
هایی که اگر جلوه
های ویژه را از آن
ها بگیریم، هیچ درون
مایه
ای از جوان
مردی، شرافت و... ندارند. قهرمان
هایی که به
ظاهر نجیب
زاده
اند؛ اما حاکمان سرزمین
شان درحال نابودی نسل نجیب فلسطین و یمن و... هستند. نجیب
زاده
هایی مظلوم
کش!
در مقابل در وطن ما در همین نسل
های معاصر، آن
قدر قهرمان پشت قهرمان سر به افلاک رسانده که نمی
دانیم باید از کدام
شان صحبت کنیم؛ از دفاع
مقدس بگوییم یا از مدافعان
حرم یا از مدافعان سلامت یا از مدافعان امنیت و یا از آن
ها که برای چرخیدن سانتریفیوژها و حرکت علمی کشور بر مرزهای دانش روز بشری، خون پاک
شان صفحات تاریخ را متبرک کرد.
نهضت مستندسازی که می
تواند سدی باشد در مقابل سیل دروغ
ها و انحراف
های شبکه
های معاندی مثل بی
بی
سی و... گامی دیگر در مبارزه با تهاجم رسانه
ای است.
تولیدات رسانه
ای مهم
ترین سلاح برای مقابله با دشمن در سطح ملی و بین
المللی هستند. سریال
های خوب و پرمحتوا با پیرنگ فرهنگ پایداری و مقاومت، وقتی به زبان
های مختلف ترجمه می
شوند، در کشورهای منطقه و در تمام ملت
های آزاده دنیا مخاطبان فراوانی دارند. این همان صدور انقلاب و آموزه
های دفاع
مقدس به سایر ملت
هاست.
بنابراین رسانه، چه در قالب رسانه ملی باشد و چه در شکل
وشمایل سایر سکوهای اینترنتی، می
تواند در هدایت خانواده و تعمیق باورهای آن
ها در حوزه فرهنگ شهادت بسیار موثر باشد.
مساجد به
عنوان مردمی
ترین نهاد و اثرگذارترین مجموعه پشتیبانی در دوران دفاع
مقدس باید همچنان پرقدرت به نقش خود در انتقال فرهنگ دفاع
مقدس ادامه دهند. همیشه سخنرانی و منبر در مساجد رکن جدایی
ناپذیر بوده؛ اما لازم است در کنار آن با مسئولیت
دادن به جوانان و نوجوان و حتی کودکان و به چالش کشیدن آن
ها برای خلق آثار فرهنگی
اجرایی فرصت بصیرت
افزایی و ارتقای سطح کنشگری به آن
ها داده شود. بدون شک لحن و سبک بیان سخنران هم می
تواند در جذب یا دفع مخاطب تاثیرگذار باشد.
همچنین مدارس که به
طور ویژه سال
ها با کودکان و نوجوانان در ارتباطند و مسئولیت آموزشی و پرورشی دارند، در این زمینه نیاز به برنامه
ریزی
های خاص دارند.
ابتدایی
ترین نکته این است که مدیریت، معلم
ها و مربیانی که در مدارس حضور دارند، خودشان علاقه
مند و دغدغه
مند انتقال فرهنگ دفاع
مقدس به نسل جدید باشند. معلمی که قلبش برای این مفاهیم می
تپد، بدون هیچ ابزاری هم می
تواند دانش
آموز خود را با شهدا آشنا کند. خلاقیت قبل از هر چیز در گرو میزان خواست قلبی برای انجام هر کاری است.
کتاب
های درسی می
توانند با بازطراحی و بازنویسی، نقش پررنگ
تری در این حوزه داشته باشند. به
عنوان مثال چه اشکالی دارد کتاب ریاضی با متنی خاطره
گونه از یک شهید مهندس آغاز شود؟ یا در ابتدای کتاب زیست مطلبی پیرامون یک شهید پزشک باشد؟ کتاب فیزیک به یاد خون
های ریخته
شده شهدای دانش
آموز شروع شود؟ آیا اگر آن جان
های پاک برای حفظ اسلام و امنیت این کشور فدا نشده بود، حالا فیزیک و زیست و شیمی معنا داشت؟ غزه امروز پیش چشم ماست. مدرسه
هایی که یکی
پس
از
دیگری زیر باران موشک
ها با خاک یکسان می
شوند و دانش
آموزانی که تکه
های پیکرشان باید از گوشه
گوشه
های آوار و خرابه
های کلاس جمع شود تا مگر پیکری برای تشییع شکل بگیرد!
در کنار این
ها نیاز به برنامه
هایی برای بصیرت
افزایی و افزایش آگاهی
های ضروری سیاسی، اجتماعی و... وجود دارد. به
عنوان نمونه برگزاری دوره
های جریان
شناسی در مدارس، دشمن
شناسی، فرقه
شناسی همان
چیزی است که نبودش سبب می
شود دشمن با نفوذ در دانشگاه
ها انواع و اقسام شورش
ها، اغتشاش
ها، گرایش
های ضدملی و فرار مغزها را رقم بزند. نکته بسیار مهم این
که دفاع
مقدس فقط یک تاریخ خشک نیست، بلکه تحلیل
پذیر است و می
تواند مخاطب را در سنین مختلف ساعت
ها پای خود بنشاند، به
شرطی که درست منتقل شود. اگر شناخت دشمن آن
طور که باید در مدارس صورت بگیرد و حب و بغض دانش
آموزان با تعقل و تفکر به مسیر صحیح هدایت شود، کشور در سال
های آینده از بسیاری آسیب
ها مصون خواهد بود و فرصت شکل
دادن سرباز ضدانقلاب از میان دانش
آموزان و دانشجویان به دشمن داده نخواهد شد.
اجرای تئاتر و نمایش دفاع
مقدس یکی دیگر از کارهایی است که به
دلیل اثرگذاری فراوان باید با جدیت در مدارس دنبال شود. تئاتر به
خاطر ارتباط زنده و نزدیکی که با مخاطب می
گیرد و او را کاملا با محتوا درگیر می
کند، در
صورتی
که به
درستی اجرا شود، به دانش
آموزان در درک فرهنگ دفاع
مقدس خیلی کمک می
کند. اگر این تئاتر بتواند با نقش
آفرینی خود دانش
آموزان خلق شود که بسیار مفیدتر خواهد بود.
فراموش نکنیم جاانداختن یک فرهنگ یعنی زندگی
کردن با آن اصول. این
که در مدارس فقط در هفته دفاع
مقدس و ۲۲بهمن به این موضوعات پرداخته شود، نیاز موجود را برآورده نخواهد کرد.
برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و رفع شبهات پیرامون انقلاب و دفاع
مقدس یکی دیگر از ضرورت
هاست. باتوجه به این
که هرچه جلوتر می
رویم، با افزایش هجمه
های فرهنگی و نگاه دانش
آموزان به مسائل، با مایه
های غلیظ
تر علت و معلولی روبه
رو می
شویم، کمک به حل شبهات و تبیین ریشه
های انقلاب اسلامی و دفاع
مقدس می
تواند بخشی از پدافند غیرعامل باشد.
نگاه بین
المللی به دفاع
مقدس به
معنای مقایسه هشت سال دفاع
مقدس با جنگ
های بزرگ دنیا و مقایسه انقلاب اسلامی و تاب
آوری آن با انقلاب
های بزرگ جهان مثل انقلاب کبیر فرانسه هم در تحکیم پایه
های هویتی دانش
آموزان و دانشجویان موثر است.
استفاده از ظرفیت روایتگری دفاع
مقدس در مدارس راهکار خوبی برای انتقال آموزه
های دفاع
مقدس است؛ چه این
که راویان از خانواده شهدا باشند و چه از رزمندگان دفاع
مقدس.
نویسنده: نفیسه نجفی