بیتردید تاریخ تکرار میشود و آینده، آینهای است از آنچه در گذشته اتفاق افتاده. به فراموشی سپردن، عادت و شیوه انسانهاست. در قرآن و روایات قصههایی گفته شده که پیامبران الهی در آنها نقشهای واقعی دارند. آنها انسانهایی بودند که در همین کره خاکی زندگی میکردند و زندگی آنها خیالهای پوچ و ساختة بشر نبوده است.
قصه انقلاب اسلامی به رهبری امام رضوانالله تعالی علیه هم تکراری از آن واقعیتهاست. مردی که با تدبیر و عقل الهی خود، یاران و همراهان خود را از دریای طوفانی و به هم ریخته ایران شاهنشاهی به ساحل نجات رساند و در طول سالیان مبارزه، زندان و تبعید، پرچم جمهوری اسلامی را در ۲۲ بهمن ۵۷ بر فراز قله حق برافراشته کرد. بار سنگین انقلاب از گردنههای سخت گذشت و در منزل فرود آمد و امام با تدبیر و رهنمودهای خود که بوی خوش صداقت و یکرنگی داشت، افکار و اندیشههای مردم را در مسیر صواب هدایت کرد. بهوضوح روشن است که تاریخ تکرار شد و حق و باطل در برابر هم قرار گرفتند و حق پیروز شد. حق و باطلی که هیچ نقطه اشتراکی با هم نخواهند داشت.
جریانهای داخلی و خارجی ضد امام و اسلام به این باور رسیده بودند که خمینی، مرد سازش و مصلحتاندیشی نیست. هرچند که این مرد خدا، با آن قوه عقلانی که پرورش یافته روح بلند او بود بهراحتی به راههای انحرافی و افکار پلید آگاه و آشنا بود ولی او امام و رهبری بود که رأی و نظر ملت برایش محترم و مقدم بود بر آنچه که خود از جریانات درک میکرد. انقلاب، هر روز در مسیر راه، از گردنههای سخت و دشوار میگذشت و مقتدای مردم، با رهنمودهای خود بارقه امید را در باور مردم از خواص و عوام بارور میکرد. جنگ تحمیلی یکی دیگر از امتحانات پیچیده و گرهخورده ملت و امام بود. هرچند که دنیای کفر و نفاق در مسیر خود سخت و ثابت بود، اما آنها خود به این مطلب اذعان داشتند که او مردی شکستناپذیر است و در راه اعتقاداتش لحظهای عقب نمینشیند.
مردان تربیتشده مکتب خمینی در این ورطه گلآلود، امتحانهای زیادی دادند تا فتنهها را از بین ببرند و متأسفانه بعضی از سادهلوحان که داعیه رهبری هم داشتند از این قاعده مستثنی نشدند و به بیراهه رفتند. همانانی که روزگاری پرچم مبارزه و خدمت به دستشان بود، بعدها دچار واماندگی و حب قدرت و جمال دنیا شدند و برای جایگاه دنیا و زینت آن، گوی سبقت را از بقیه ربودند و در چاه ویل جا گرفتند. بعضی خواص که ادعای نمایندگی مردم را دارند و میدانند که وحدت و یکدلی از خواستههای رهبری است چرا به حقوق ملت تعرض میکنند و یومالله ۹دی مردم را به استدلال خود یومالشیطان میخوانند؟
بزرگان و خواص در هر مسند و جایگاهی که باشند باید بدانند این اعتبار به واسطه ملت و خون شهدا و زحمات امام است که برایشان به ودیعه گذاشته شده. پس نباید در راه دفاع از حق و رد باطل به اشتباه بروند که عاقبت، عملکرد هرکس بهخوبی معلوم میشود. وعدهالهی حق است و تاریخ خود گواه این مطلب است. «واعتبروا یا اولی الابصار».
نویسنده: علی حسینپور