اشاره: دوره ریاستجمهوری علیاکبر هاشمیرفسنجانیبهرمانی دوره لولای وصل بود. دورهای بود بین عصر جنگ و عصر صلح، بین عصر رهبری امام خمینی و رهبری آیتالله خامنهای. دوره هشت ساله هاشمیرفسنجانی اتصالی بود بین دوره اقتصاد دولتی و اقتصاد آزاد، بین فرهنگ انقلابی و فرهنگ چندوجهی. دوره هاشمیرفسنجانی برزخی میان جامعه صرفهجو بود و جامعه مصرفگرا. مقطع زمانی سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ یکی از عجیبترین مقاطع تاریخ معاصر ایران بود. جنگ به پایان رسیده بود و جمهوری اسلامی علاوه بر مذاکره با دشمن باید با کشورهایی که تا پیش از این خواهان نابودیاش بودند رابطه دیپلماتیک برقرار میکرد. باید برای بازسازی مناطق جنگی تسریع ایجاد میشد. جمهوری اسلامی باید به وعدههای اجتماعی و فرهنگی که در ابتدای انقلاب داده شده بود، اما آشوبها و جنگ فرصت نداده بودند بسیاری از آنها عملی شود، جامه عمل میپوشاند. هاشمیرفسنجانی در چنین شرایطی سکاندار قوه مجریه جمهوری اسلامی شد. آنچه میخوانید عملکرد رئیس دولتهای پنجم و ششم با سنگ محک پسر ارشد اوست. «محسن هاشمی» که در همه سالهای بعد از انقلاب در کنار پدر بوده و حوادث انقلاب از جمله تحولات عصر سازندگی را از نزدیک لمس کرده است. * دلایل پیروزی آقای هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری چه بود؟ آیتالله هاشمی در دهه نخست انقلاب، نقش محوری در اداره کشور و دفاع مقدس داشتند و خطبههای نماز جمعه ایشان یکی از تریبونهای اصلی انقلاب در داخل و خارج از کشور محسوب میشد. به همین دلیل زمانی که ایشان پس از پایان جنگ بر لزوم بازسازی و توسعه کشور تاکید کردند، انتظار و نیاز جدی در جامعه به بهبود وضع معیشتی، رفاه عمومی، توسعه زیرساختها و اشتغال احساس میشد. در واقع آیتالله هاشمیرفسنجانی با برنامه بهبود وضعیت اقتصادی کشور و افزایش تولید و بازسازی مناطق جنگی وارد عرصه شدند و مورد اقبال عمومی قرار گرفتند و حدود ۹۵درصد آرا را در انتخابات ریاستجمهوری به دست آوردند.
* چه شرایطی منجر به حذف پست نخستوزیری در سال ۶۸ شد؟ در سیستم پارلمانی یعنی اداره دولت توسط نخستوزیر و مجلس، حضور ریاستجمهوری عمدتا تشریفاتی میشد. بنابراین عدم رعایت دیدگاههای رئیسجمهور در اداره کشور موجب اختلافاتی میشد که در دهه اول انقلاب بین نخست وزیران و روسای جمهوری شاهد بودیم. این موضوع در فرمان بازنگری قانون اساسی توسط امام خمینی مورد توجه قرار گرفت و شورای بازنگری برای تقویت مردمسالاری در نظام و ایجاد هماهنگی و کارآمدی در قوه مجریه و افزایش پاسخگویی در دولت، پست معاون اول ریاستجمهوری را جایگزین نخستوزیری کرد.
* چقدر طول کشید تا تیم دولت هاشمی به یک استراتژی واحد برای دولت برسند؟ آیتالله هاشمیرفسنجانی از مدتها قبل و در زمان ریاست مجلس شورای اسلامی با مسایل و مشکلات کشور آشنا بود و به جهت ارتباط مداوم و گسترده با بدنه کارشناسی و مدیران اجرایی کشور، دیدگاه روشنی درباره موانع توسعه و نقشه راه مدیریت کشور داشت. به همین دلیل به محض تشکیل دولت، فعالیت منسجم برای بازسازی و سازندگی آغاز شد و در همان سال ۱۳۶۹ توانست به موفقیت بینظیری در اداره کشور برسد. برای نخستینبار در جمهوری اسلامی، شاهد همزمانی نرخ رشد دورقمی و تورم تکرقمی بودیم که این موفقیت بعد از آن در سایر دولتها تکرار نشد.
* دولت پنجم و ششم چه تاثیری در دوران پس از جنگ اعم از بازسازی مناطق جنگی، بازپرداخت بدهیهای جنگ، پیگیریهای حقوقی و تاثیرات اجتماعی آن داشت؟ دولت سازندگی توانست با همه مشکلات، بهخصوص کاهش شدید قیمت نفت به کمتر از 10 دلار، ایران را از یک کشور جنگزده به یک کشور با رونق اقتصادی و دارای ثبات تبدیل کند. بازسازی صنایع دفاعی کشور و ایجاد قدرت بازدارندگی برای نظام نیز یکی از دستاوردهای دولت سازندگی بود. بهگونهای که مناطق جنگی به امنیت و نیازهای اولیه یعنی زیرساختها و شاخصهای بهداشتی، رفاهی و آموزشی رسیدند.
* کارنامه اقتصادی دولت اعم از خودکفایی، رشد صنایع و سازندگی در کشور را چطور ارزیابی میکنید؟ البته دولت سازندگی مانند هر دولت دیگری دارای نقاط مثبت و منفی در عملکرد خود است. نمیخواهم بگویم این دولت بدون اشتباه بود، اما در مجموع میتوان گفت با توجه به شرایط بحرانی کشور پس از جنگ و انتظارات مردم، مسائل حوزه سیاست خارجی و مشکلات اقتصادی، دولت سازندگی از موفقترین دولتهای ایران بوده است و به اهداف خود تا حد قابل قبولی رسیده است. رشد اقتصادی شش درصدی با درآمد نفتی متوسط ۱۵ میلیارد دلار، رونق گرفتن تولید و سازندگی در نقاط محروم از جمله نقاط مثبت کارنامه اقتصادی دولت سازندگی است.
* دولت پنجم و ششم در سیاستهای فرهنگی چقدر همراستا با انقلاب اسلامی عمل کرد؟ انتشار دو روزنامه بزرگ همشهری و ایران که تحول مهمی در حوزه مطبوعات کشور ایجاد کردند در دولت سازندگی انجام شد. توسعه نظام آموزش عالی در دانشگاه و افزایش سطح علمی و تقویت منابع پژوهشی دانشجویان، رشد چشمگیر در حوزه سینما و تئاتر، افزایش زیرساختهای دینی نظیر مساجد و حسینیهها را میتوان از جمله دستاوردهای دولت سازندگی در حوزه فرهنگ برشمرد. البته همانگونه که توضیح دادم رویکرد دولت سازندگی، پاسخ به نیازهای ضروری جامعه و انقلاب در بازسازی جنگ و حل مشکلات معیشتی و رفاهی مردم بود. طبیعی است که تامین آب آشامیدنی سالم، جلوگیری از خاموشیهای طولانی برق، واکسیناسیون و بهداشت عمومی و اشتغال و تولید اولویتهای مردم پس از جنگ بودند. در حوزه سیاستهای فرهنگی، آیتالله هاشمیرفسنجانی بر وحدتگرایی و پرهیز از اقدامات تندِ هر دو طیف فرهنگی و سیاسی در جامعه تاکید داشت که این رویکرد مورد تایید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت. البته در دوره دوم دولت سازندگی و پس از استعفای آقای خاتمی از وزارت ارشاد، هماهنگی دستگاههای فرهنگی دولت با نهادهای انتصابی بیشتر شد.
* چرا دولت پنجم و ششم در سیاست خارجی تنها به کشورهای جهان سوم متکی بود؟ این فرضیه درستی نیست. البته وحدت در جهان اسلام و تنشزدایی با کشورهای منطقه یکی از سیاستهای حوزه دیپلماتیک دولت بود، اما در همین دوره ایجاد رابطه با کشورهای اروپایی بهخصوص در حوزه اقتصادی و استفاده از فناوریها و توانمندیهای صنعتی اروپا برای بازسازی و نوسازی بخش صنعت کشور به صورت جدی دنبال شد و دستاوردهای خوبی در صنایع فولاد، سیمان، خودروسازی و سایر حوزهها داشت. البته این روابط به جهت حفظ عزت و کرامت جمهوری اسلامی ایران در حد لازم بود و بیش از آن تمایلی وجود نداشت.
* علت تمایل دولت پنجم و ششم به سیاست کاهش جمعیت چه بود؟ برخی مشوقهای ناسنجیده در اوایل انقلاب، نظیر وعده اهدای زمین به خانوادههای پرجمعیت یا استفاده از کوپن کالا موجب یک موج افزایش جمعیت شدید در اواخر دهه 60 شد که نرخ رشد جمعیت را به رقم بالاتر از چهار درصد رساند. با این نرخ رشد در فاصله کمتر از 20 سال، جمعیت کشور دو برابر میشد که با توجه به فقدان زیرساختهای مناسب آموزشی، بهداشتی و غذایی، تامین نیازها و اداره این میزان افزایش جمعیت عملا برای کشور ممکن نبود. دولت ناگزیر به ارایه سیاستهایی بود که بتواند رشد جمعیت را کنترل و مدیریت کند تا زیرساختهایی نظیر مدرسه، بیمارستان، غذا و سایر نیازهای مردم را بتوان تامین کرد.
* دلایل تغییرات لحظهای در سیاستهای آموزشی کشور خاصه آموزش و پرورش چه بود؟ تغییرات در سیاستهای آموزشی کشور مختص دوره سازندگی نیست بلکه در دهههای اخیر هم مکررا شاهد تغییر مقاطع تحصیلی یا فرایند آموزشی هستیم. این تغییرات عمدتا به دلیل دخالت نمایندگان مجلس که دیدگاههای متفاوتی نسبت به مدیران آموزش و پرورش دارند یا تغییر در مسئولان این حوزه صورت میگیرد.
* آیا خود آقای هاشمی به مادامالعمر شدن ریاستجمهوریاش تمایل داشت؟ آیتالله هاشمیرفسنجانی هیچگاه بحث مادامالعمر شدن ریاستجمهوری خود را مطرح نکرد. اصولا تمام زحماتی که ایشان و سایر مبارزان انقلاب برای به ثمر رساندن جمهوری اسلامی داشتند در جهت محدود کردن قدرت و جلوگیری از مادامالعمر شدن مسئولیت دولتها بود. یکی از اعضای دولت پیشنهادی را در مطبوعات برای امکان یک دوره کاندیداتوری دیگر برای تکمیل طرحهای نیمهتمام دولت سازندگی مطرح کرد که آیتالله هاشمیرفسنجانی و سایر مسئولان کشور با آن مخالفت کردند. البته آیتالله هاشمی گرچه به دنبال باقی ماندن خود در قدرت نبود، اما اعتقاد داشت که روند سازندگی و توسعه و پیشرفت باید در کشور نهادینه و ماندگار شود و دولتهای بعدی این مسیر را رها نکرده و کشور را به قهقرا نبرند.
* دولت هاشمی چقدر به وعدههایش عمل کرد و میزان رضایتمندیاش نزد افکار عمومی به چه میزان است؟ دولت سازندگی تا حد مقدورات به وعدههای خود به ویژه در حوزه تمرکز دولت یعنی اقتصاد کشور عمل کرد. زیربنای توسعه نوین ایران در همه حوزههای صنعتی، کشاورزی و تولیدی در این دوره پایهگذاری شد. افکار عمومی نیز تا حدود زیادی در جریان این پیشرفتها بودند، اما افراطیون دو جریان سیاسی برای کسب محبوبیت، اقداماتی در جهت تخریب دولت سازندگی انجام دادند که بیتاثیر نبود. البته این تخریبها منجر به تخریب اصل نظام و انقلاب شد و مورد سوءاستفاده دشمنان کشور قرار گرفت.
* دولت پنجم و ششم چقدر برای رفع اختلافات داخلی و دفع فتنههای ضدانقلاب عملکرد موفقی داشت؟ دولت سازندگی توانست با جلوگیری از ایجاد زمینههای بحرانهای جدی، کشور را هشت سال با تفکر اعتدال به پیش ببرد و پس از جنگ، نظام و نهادهای انقلابی را تثبیت کند. یکی از اصول بنیادین مدیریت آیتالله هاشمیرفسنجانی، تاکید بر وحدت و دوری از تفرقه و اختلاف بود. ایشان در هر مسئولیتی که قرار داشتند این سیاست را دنبال میکردند. در دوره ریاستجمهوری ایشان، خوشبختانه اختلافات داخلی و مشاجرات سیاسی به کمترین حد خود رسید. ناآرامیهای رخداده در این دوره، مربوط به شورشهای کور اجتماعی یا حوادث تروریستی بود. ما در دوره ایشان کمتر شاهد اعتراضات خیابانی یا مشاجرات میدانی در حوزه مسائل سیاسی بودیم، اما در دولتهای بعد این وقایع رخ داد.
* دلایل ناآرامیهای برخی نقاط کشور در دو سال پایانی دولت هاشمی چه بود؟ اصلاحات ساختار در اقتصاد کشور طبیعتا آثاری را در واقعی کردن قیمتها بر جا گذاشت. اگرچه حقوق کارگران و کارمندان در دولت سازندگی، بیش از میزان تورم افزایش یافت، اما این اصلاحات موجب نارضایتی برخی حاشیهنشینان در کلانشهرها شد که به دلیل عدم مدیریت صحیح امنیتی و انتظامی اعتراضات، به ناآرامیهای محدود و نقطهای منجر که ظرف مدت کوتاهی ساماندهی و مدیریت شد.
نویسنده: محمد گرشاسبی