در زمانی که این شماره از مجله فکه (۲۲۳) به زیور طبع آراسته و حالا منتشر شده است، ۴۳ سال و ۹ ماه از نخستین انقلاب پیروز و به ثمررسیده تاریخ شیعیان گذشته است و این فراز مهم تاریخ اسلام در پنجمین دهه خود قرار گرفته. انقلابی که در عمر خود فرازونشیبهایی داشته و از گردنههای بس خوفناکی گذشته و توفانها و سیلابهایی را پشت سر نهاده و به کوری چشم بدخواهان جوانی را گذرانده و در آستانه میانسالی است. سرگذشت انقلاب اسلامی ایران که هر روز آن به اندازه عمر یک ملت گذشته، دستخوش جریانها و اتفاقات و رویدادهایی بوده که هرکدام به اندازه مثنوی هفتاد من کاغذ سخن در کنه ذات خود دارند. داستانهایی که هرکدام جای بسی تحلیل دارند و تبیینشان به کرسیهای اختصاصی در کالجها نیازمند است. آنچه که در ماهنامه فکه به شما پیشکش میشود خلاصه نقل داستانهای این انقلاب است. داستانهایی خواندنی که تجدید خاطرهای است برای گذشتگان، بازخوانی است برای نسل حاضر و میراثی است برای آیندگان.
پس از پیروزی انقلاب، در سطح دانشگاهها روند آموزشی و تربیتیِ ناکارآمدِ گذشته همچنان ادامه داشت. به علاوه این که در بحرانی جدید، اتاقهای متعدد دانشگاه هم به دفاتر ویژه گروههای سیاسی تبدیل شده بود. مدیران دانشگاهها، امکانات دانشگاه را در اختیار تبلیغات سیاسی این گروهها که عمدتا چپ و در مقابل نظام بودند قرار میدادند. مثلا در یکی از دانشگاهها فقط یک گروه سیاسی ۱۸ اتاق داشت یا این که چند تانک عظیم چیفتن در محوطه دانشگاه پارک شده بود و دو سازمان چریکی مجاهدین خلق و فداییان خلق، یکی در دانشکده علوم و دیگری در دانشکده فنی به مردم تعلیمات نظامی میدادند.
مسجد دانشگاه، مرکز انباشت اسلحه و وسایلی بود که از خانه طاغوتیان به غنیمت گرفته میشد و به آنجا میآوردند. گروههای سیاسی در دانشکدهها هر یک اتاق یا قسمتی را به عنوان مرکز فعالیت خود انتخاب کرده و میز فروش نشریه و کتاب و جزوه در آن گذاشته بودند و دیوارها را از شعارها و اعلامیهها پر میکردند. اختلاف بین گروهها طوری بود که گاهی برای حل اختلاف، شورای دانشکده مجبور به تقسیم دیوارهای دانشکده بین گروههای مختلف دانشجویی میشد.
محمد ملکی که سوم اسفند ۱۳۵۷ توسط بازرگان به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد، پیشنهاد کرد تمام اتاقهای یکی از ساختمانهای دانشگاه تهران بهطور کامل در اختیار گروههای سیاسی قرار داده شود، چرا که ادامه وضع موجود واقعا به مصلحت انقلاب نبود و همزمان باید دگرگونی اساسی در سیستم آموزش به وجود میآمد، اما این اقدام هم علاج کار واقع نشد.
***
درگیریها بین گروههای مختلف در دانشگاه تهران از پاییز ۱۳۵۸ شروع شد و در بهمن به اوج خودش رسید. حتی گروههای خارج از دانشگاه به صورت مستقل یا به طرفداری از دستههای داخل دانشگاه، به این درگیریها دامن میزدند. بر اثر درگیری گسترده در دانشگاه تهران در خلال میتینگ سازمان مجاهدین خلق، جمعی از دانشجویان مجروح شدند و این درگیریها به خارج از دانشگاه کشیده شد. مجموعه این حوادث به استعفای ملکی انجامید.
این وضعیت، هم در دانشگاههای پایتخت و هم در شهرستانها جاری و ساری بود. اول اسفند ۱۳۵۸ درگیری شورای دانشجویان دانشگاه مشهد تحت نفوذ سازمان مجاهدین خلق و گروهی از دانشجویان عضو مجمع احیای تفکرات شیعی و سایر دانشجویان در محل دانشکده علوم به گروگانگیری و مجروح شدن عدهای از دانشجویان منجر شد. در نتیجه، شورای سرپرستان دانشکدههای دانشگاه مشهد به عنوان اعتراض به حوادث آن روزها تعطیلی واحدهای آموزشی دانشگاهها به جز واحدهای درمانی را اعلام کرد.
***
امام خمینی در پیام نوروزی اول فروردین ۱۳۵۹ از ضرورت انقلاب فرهنگی در دانشگاهها گفتند «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران به وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق یا غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدوین علوم عالی اسلامی. تمام عقبماندگیهای ما بهخاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشنفکران دانشگاهی از جامعه اسلامی است و متاسفانه هماکنون هم هست. اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاهرفتهای است که همیشه خود را بزرگ میدیدند و میبینند و تنها حرفهایی میزدند و میزنند که دوستِ بهاصطلاح روشنفکر دیگرش بفهمد و اگر مردم هیچ نفهمند، نفهمند.»
این مطالبه امام، دانشجویان مسلمان را وارد مرحله جدیدی کرد. آنها که بهتازگی در جریان فتح سفارت آمریکا نقش خود را در تاثیرگذاری بر فضای سیاسی کشور دریافته بودند، در چنین وضعیتی یک حادثه کوچک کافی بود تا برای تحقق خواسته امام به حرکت درآیند.
***
در اواخر فروردین ۱۳۵۹ پس از بروز درگیری بین دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با هواداران گروههای مارکسیست و مجاهدین خلق در دانشگاههای تبریز، پلیتکنیک(صنعتی امیرکبیر)، شیراز، تربیت معلم، کرمان، علم و صنعت و... از سوی انجمنهای اسلامی این دانشگاهها، این مراکز تعطیل اعلام شد. آنان خواستار پاکسازی محیط آموزشی از دفاتر و ستادهای گروههای مسلح و سایر احزاب و تغییر نظام آموزشی شدند. مردم نیز در شهرهای مشهد، شیراز، تبریز، بابلسر و... در راهپیماییها و تظاهراتی، از اقدام دانشجویان حمایت کردند.
سازمان مجاهدین خلق با انتشار بیانیهای به مخالفت با اقدام انجمنهای اسلامی پرداخت. ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور اما ضمن مخالفت با وجود ستاد گروههای سیاسی در دانشگاهها اظهار امیدواری کرد که طی سه روز، خود گروهها اقدام به تخلیه دفاتر خود در دانشگاهها بکنند. وی گروههای سیاسی را تهدید کرد در صورتی که در موعد مقرر، اتاقهای دانشگاه را تخلیه نکنند از تودههای مردم کمک خواهد گرفت.
***
در جلسه جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ اعضای شورای انقلاب اسلامی و ابوالحسن بنیصدر مقرر شد پس از اتمام امتحانات خرداد، دانشگاهها و مراکز آموزشعالی تعطیل شوند تا «فرصت کافی برای تهیه برنامه و نظام آموزشی بر پایه معیارهای انقلابی» به دست آید. سازمان مجاهدین خلق با تصمیم شورای انقلاب مخالفت کرد و دانشگاهیان و دانشجویان را به مقابله با آن فراخواند:
«نظر به فتنهای که توطئهگران در شرایط حساس کنونی کشور پیرامون مسئله دانشگاهها برانگیخته و طی آن از طریق انحلال دانشگاهها قصد به آشوب کشیدن و سرکوب نیروهای انقلابی را دارند و از آنجا که این اقدامات نهایتا جز میدان دادن به بهرهبرداریهای امپریالیستی نیست، مجاهدین خلق ایران اعلام میدارد که تخلیه دانشگاهها از مراکز گروههای دانشجویی نباید و نمیتواند در مورد انجمنهایی که هماکنون بسیاری از دانشگاهها و مدارسعالی و منجمله دانشگاه تبریز را اشغال کردهاند عملی نشود. بنابراین اینگونه انجمنها نیز بایستی تا کلیه مراکز مربوطه را ترک نمایند.»
اما با توجه به موافقت بنیصدر با تخلیه ستاد گروهها در دانشگاهها، سازمان پس از درگیریهای پراکندهای، دفاتر خود را تعطیل کرد.
***
طرفداران چریکهای فدایی خلق و چند گروه مارکسیست تا آنجا که توانستند با درگیری و خشونت از اجرای مصوبه شورای انقلاب خودداری کردند. دانشجویان مخالف، بهخصوص پیشگام(هواداران چریکهای فدایی خلق) و هواداران سازمان مجاهدین خلق، ساختمان ۱۵ خرداد دانشگاه علم و صنعت را که قرارگاه گروههای سیاسی ضدنظام بود به محاصره خود درآورده و از رفتوآمد به درون ساختمان به شدت جلوگیری کردند.
در دانشکده مهدی رضایی(مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی/دانشگاه علامه طباطبایی) دانشجویان پیشگام، طرفداران گروه پیکار و انجمن دانشجویان مسلمان(هواداران سازمان مجاهدین خلق) اعلام کردند که با تعطیلی دانشگاه مخالفند و دفاتر خود در این مرکز را از دست نخواهند داد.
در درگیریهای دانشگاه تربیت معلم بین دانشجویان انجمن اسلامی با گروههای چپ، با در پیش گرفتن رویه خشونت توسط دانشجویان چپ، یکی از اعضای انجمنهای اسلامی به شهادت رسید. در نهایت با تجمع مردم و دانشجویان مقابل این دانشگاه، مسئولان کمیته برای جلوگیری از ناآرامی و درگیری در صحنه حاضر شده و دانشجویان طرفدار مجاهدین خلق حاضر به ترک دانشگاه شدند.
اما در اطراف دانشگاه تهران، هواداران دانشجویان پیشگام(چریکهای فدایی خلق) در خیابان ۱۶ آذر عبور و مرور را مختل کردند که با ورود پاسداران کمیتهها بهتدریج در خیابان ۱۶ آذر و دیگر خیابانهای اطراف دانشگاه تهران درگیریهای پراکنده شدت یافت و صد نفر مجروح شدند. از حوالی ظهر به بعد هم که کار به سلاح گرم کشیده شد، دو نفر کشته و سیصد نفر زخمی شدند و درگیریها تا ساعت چهار بامداد سوم اردیبهشت ادامه پیدا کرد. سرانجام ساعت هشت صبح با کشته شدن مجموعا ۳۸ نفر و زخمی شدن بیش از هزار نفر، درگیریهای دانشگاهها خاتمه یافت.
***
پس از این حوادث، دانشگاهها با دستور شورای انقلاب فرهنگی به صورت موقت بازگشایی شدند و روز ۱۵ خرداد ۱۳۵۹ به عنوان آخرین روز کار دانشگاهها با نظام قبلی آموزشی تعیین شد. یک هیات هفت نفره نیز از سوی امام به عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی درآمدند تا بررسی و استقرار نظام جدید آموزشی و تحقق انقلاب فرهنگی را عهدهدار شوند. تعیین و تدوین خط مشی آینده فرهنگی و آموزشی کشور بر اساس فرهنگ اسلامی، عمدهترین وظیفه شورای مزبور بود.
نویسنده: محمد گرشاسبی