۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

نگرشی كوتاه بر زندگی شهيد اندرزگو

نگرشی كوتاه بر زندگی شهيد اندرزگو

نگرشی كوتاه بر زندگی شهيد اندرزگو

جزئیات

به مناسبت ۲ شهریور، سالروز شهادت شهید سیدعلی اندرزگو

2 شهریور 1400
 سید علی اندرزگو روز ولادت حضرت علی(ع) در سال ۱۳۱۶ ، تولد یافت.
دوران کودکی را پشت سر گذاشت و مدتی از جوانی اش را به نجاری مشغول بود.
مجاهد نستوه و مهاجر خستگی ناپذیر، سید علی اندرزگو فعالیتهای سیاسی اش را در جمعیتهای موتلفه اسلامی آغاز کرد و بهمراه شهید بخارائی، نیک نژاد، امانی، هرندی و عراقی در اجرای اعدام انقلابی حسنعلی منصور عامل قرارداد ننگین کاپیتولاسیون شرکت مستقیم نمود.
بعد از این حرکت انقلابی به خاک عراق مهاجرت کرد و در آنجا علنی مبارزه خود را علیه رژیم شروع کرد. او یکی از موثرترین کسانی بود که شیعیان عراق را به اهمیت وجودی «امام» و مسئله تبعید ایشان آگاه نمود. او در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت اما از سوی مامورین ساواک در «چیذر» با نام مستعار شیخ عباس تهرانی شورع به تحصیل نمود، چند سال بعد ازدواج می کند و سپس به قم می رود و اندکی بعد به مشهد میاید، و از مشهد به زابل و افغانستان میرود، ولی پس از مدتی مجدداً به مشهد باز می گردد، حدود هشت سال در این شهر اقامت می گزیند اما در طول این مدت، به سفر حج و از آنجا به عراق و لبنان می رود. در لبنان با همکاری جلال الدین فارسی به چاپ نشریه ای بنام فدائیان پرداخت. در بازگشت از این سفر آخر، نقشه اعدام شاه را طرح کرد ولی در همان روزهایی که مقدمات کار را می چید، مزدوران ساواک او را ردیابی کردند و در غروب نوزدهم ماه رمضان ۱۳۵۷ در سن چهل و یک سالگی به شهادت رساندند.

شهید اندرزگو به روایت همسرش
زندگی ما، نه سال پیش از شهادتش آغاز شد. پس از یکسال اقامت در چیذر، به قم فراری شدیم.
هنوز سه چهار ماهی در قم نمانده بودیم که مجبور شدیم به مشهد برویم. بعد از مدتی از مشهد به زابل و از آنجا به افغانستان رفتیم.
هنوز زمانی نگذشته بود که مجدداً به مشهد باز گشتیم و مدت ۸ سال در این شهر بودیم. زندگی ما سراسر پر از کوشش و مبارزه بود.
شهید اندرزگو، لحظه ای بدون تحرک نزیست. او زندگی را چیزی جز جهاد و مبارزه نمی دانست و همیشه در صدد بود به هر نحو که شده راهش را ادامه دهد. در زندگی، مانعی نبود که بتواند بر سر اهداف و مقاصد او مقاومت کند. او چهارده سال فقط و فقط برای خدا جنگید و بالاخره جانش را نیز در این راه دریغ نکرد.
من آرزو دارم که چهار فرزندم بتوانند راه پدرشان را که راه پیروزی اسلام بر کفر است ادامه دهند.

شهید اندرزگو از زبان یارانش
علی حیدری: آشنایی من با شهید اندرزگو از سال ۱۳۳۹در جلساتی که در یکی از کوچه های صابون پز خانه تهران برقرار بود، شروع شد زمانیکه در بازار آهنگرها، ایشان با برادرشان به نجاری مشغول بودند، چندین بار دیدار داشتیم. در همین بازار یک مسجد کوچکی بود که شهید صادق امانی نزد شهید اندرزگو درس عربی می خواند. شهید اندرزگو چه بعد از پانزده خرداد و چه قبل از آن نقش مهمی ایفاء کرد و همیشه در راه قم و تهران رابط بین علماء بود. و بعد از دستگیری و تبعید دوم امام بود که نقشه حرکات مسلحانه را طرح کردند(هیئتهای موتلفه اسلامی) و شهید اندرزگو در تیراندازی و تمرینات شرکت داشت.
ایشان لباسهای مختلفی می پوشید و تعییر قیافه میداد تا شناخته نشود. شهید اندرزگو با آیت الله خمینی (ره) در رابطه بود.

ویژگیهای اخلاقی و سیاسی اندرزگو
طبق شهادت همه بستگان و دوستان شهید اندرزگو، او از کودکی به مسائل دینی علاقه داشت و دائماً در جلسات مذهبی شرکت می کرد. برادر شهید می گوید:«او حتی یکی روز نماز خود را قضا نکرد و حتی یک روز، روزه قرضی نداشت. از نظر کردار هم بسیار متین و با همه خوشرفتار بود. بسیار سخاوتمند بود و اگر می فهمید کسی محتاج است حتی با قرض کردن از دیگران، احتیاج او را رفع می کرد و هیچ علاقه ای به مال دنیا نداشت
یکی از دوستان شهید می گوید:«یکی از خصوصیات بارزش این بود که همیشه خود راسرباز اسلام می دانست و تمام امکاناتش را در راه هدفش به کار می برد. او همیشه آماده شهادت بود و هر روز که از مخفیگاه بیرون می آمد، غسل شهادت می کرد
یکی از همرزمانش می گوید:«شهید اندرزگو برای شهید نواب صفوی احترام خاصی قائل بود و بارها می گفت :"خدا را شکر که مبارزه مسلحانه را شخصی مذهبی و روحانی( نواب) شروع کرده است." او خیلی خوب مسائل سیاسی را تحلیل می کرد. دیر می خوابید و زود بیدار می شد. قبل از اذان صبح برای نماز شب بیدار می شد و بسیار دعا و مناجات و گریه می کرد. در گرسنگی و تشنگی استقامت داشت. او بسیار خود ساخته و در مصرف بیت المال بسیار دقیق بود و وارستگی از مادیات و قناعت پیشگی از خصوصیات بارز او بود

گزارش ساواک از شهادت شهید اندرزگو
در باب سید علی اندرزگو معروف به شیخ عباس تهرانی به دنبال اقداماتی که به منظورشناسایی و دستیابی به نامبرده بالا به عمل می آمد، مشخص گردید یادشده مجدداً دست به تشکیل گروهی معتقد به مبارزة مسلحانه زده و در صدد عضوگیری عناصر مستعد جهت فعالیت در گروه می باشد. در ادامه مراقبت های بعدی ضمن کشف مخفیگاه وی در شهرستان مشهد تعدادی از مرتبطین او در تهران نیز شناسایی و نسبت به کنترل آنها اقدام شد.
در ساعت ۱۸/۴۵ روز ۵۷/۶/۲ هنگامی که سید علی اندرزگو به منزل یکی از مرتبطینش به نام اکبر حسینی واقع در خیابان ایران می رفت بوسیله مأمورین محاصره و از آنجا که گزارشات رسیده حاکی از مسطح بودن مشارالیه و حمل مواد منفجره به وسیله او بوده، به وی دستور ایست و تسلیم داده شد که ناگهان یاد شده با حرکات غیر عادی در صدد فرار برآمد و مأمورین به ناچار به سوی او تیراندازی و در نتیجه مشارالیه مورد اصابت گلوله واقع و در راه انتقال به بیمارستان فوت نمود.
در بازرسی بدنی از نامبرده یک جلد شناسنامه جعلی به عکس متوفی با مشخصات ابوالقاسم واسعی، یک جلد گواهینامه رانندگی به نام «عبدالکریم سپهرنیا» به عکس سوژه صادره از آبادان ، یک عدد ساعت مچی و مبلغ ۶۸۴۰ ریال وجه نقد ، یک عدد چاقو، یک دسته کلید، یک عدد انگشتری عقیق و تعدادی شماره های تلفن و نوشتجات خطی کشف و ضبط شد.
در بازرسی از مخفیگاه سید علی اندرزگو در شهرستان مشهد سه قبضه سلاح کمری جنگی با ۵ عدد خشاب، ۸۱ تیر فشنگ با کالیبرهای مختلف و دستگاه بی سیم دستی، کمربند تجهیزاتی ، جلدِ اسلحه کمری مبلغ ۵۹۰ هزار ریال وجه نقد تعداد زیادی نوارهای مختلف مقادیر زیادی شناسنامه جعلی به عکس اندرزگو و همسر و شناسنامه فرزندان وی و مقادیری نوشتجات خطی که حاکی از ارتباط وی با عده ای در لبنان و سوریه می باشد، کشف و برابر صورت جلسه ضبط گردید.
 

مقاله ها مرتبط