۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

شهید، پدر دو شهید

شهید، پدر دو شهید

شهید، پدر دو شهید

جزئیات

یادی از شهیدان واحدی/ به مناسبت ۲۷ دی سالروز شهادت اعضای فداییان اسلام

27 دی 1400
سیدمجتبی نواب‌صفوی به همراه تعدادی از یارانش در سال ۱۳۲۴ تشکیلاتی مذهبی-سیاسی ایجاد کرد به نام «جمعیت فداییان اسلام». جمعیتی که با دغدغه‌های مذهبی، سخت مخالف استبداد و استعمار بود و برای اجرای قوانین اسلامی سعی بسیار می‌کرد. در میان یاران معتقد و دغدغه‌مند آقاسیدمجتبی، دو برادر بودند که سال‌ها قبل پدرشان به دست عمال رضاشاه در مخالفت با اقدامات ضددینی او شهید شده بود. برادرانی که کم‌تر از دو دهه بعد از شهادت پدر، به دست پهلوی پسر به شهادت رسیدند.
اما داستان این پدر و دو پسر شهیدش...

 
پدر: شهید آیت‌الله سیدمحمدرضا واحدی
آیت‌الله سیدمحمدرضا واحدی از علمای شهر کرمانشاه بود. سال‌ها شاگردی آیت‌الله سیدکاظم یزدی(صاحب عروه) را در نجف‌اشرف کرده بود و به فرمان ایشان بعد از دوران تحصیل، امامت جماعت مسجد میبدی کرمانشاه را پذیرفته بود. در دوره مشروطه و در زمانه‌ای که روحانی جوانی بود، حقانیت شیخ‌فضل‌الله نوری را تشخیص داده و مشروعه‌خواه شده بود. برای همین، توسط مشروطه‌خواهان کرمانشاه مدت کوتاهی حبس و بازداشت را هم تحمل کرده بود.
با شروع جنگ جهانی اول، دفتر کنسولگری انگلستان در کرمانشاه فعال شد و برای رسیدن به اهداف استعماری شروع به ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی کرد. کاری که با عکس‌العمل شدید آیت‌الله واحدی و دامادش شیخ‌عبدالحسین قاضی‌زاده پدر شیخ‌مصطفی رهنما مواجه شد. این دو برای خنثی‌سازی توطئه‌های کنسولگری انگلیس اولا شروع به روشنگری درباره سیاست‌های انگلستان کردند و سپس برای وحدت شیعه و سنی در استان‌شان بسیار تلاش کردند.
با روی کار آمدن رضاشاه، سخنرانی‌های آیت‌الله واحدی علیه سیاست‌های ضدمذهب و ضدملی او آغاز شد. البته با توجه به خفقان‌ کشور، سخنرانی‌های ایشان در جلسات خصوصی بیان  و در آن‌ها به مزدور انگلیس بودن رضاشاه، بی‌سواد و تریاکی بودن او و خیانت‌هایش به اسلام و ایران اشاره می‌شد. این سخنرانی‌ها با خبرچینی خفیه‌نویسان شهربانی رضاشاه، در نهایت به دستگیری، شکنجه و به شهادت رساندن ایشان به وسیله آمپول هوا در سال ۱۳۱۹ منجر شد.
 
پسر بزرگ‌تر: شهید سیدعبدالحسین واحدی
سیدعبدالحسین سال ۱۳۰۸ در شهرستان سنقر استان کرمانشاه متولد شد. او علوم مقدماتی را از پدر آموخت. در حالی ‌که تنها ۱۱ سال داشت، پدرش شهید شد و مسئولیت بزرگ کردن او و خواهر و برادرهای کوچک‌تر به عهده مادرش خانم آل‌آقا و برادر بزرگ‌ترش سیدمحمدتقی افتاد. سیدمحمد‌تقی هم مانند پدر روحیه‌ای انقلابی داشت و در دوره خفقان حکومت رضاشاه ماهنامه دعوت اسلامی را منتشر می‌کرد. برای همین، رنج تبعید و زندان را هم تحمل کرده بود. او برادران خود را با همان روحیه انقلابی بزرگ کرد.
سیدعبدالحسین با رسیدن به سن نوجوانی برای تکمیل تحصیلات، ابتدا به قم و سپس به نجف رفت و در آن‌جا با آقاسیدمجتبی نواب‌صفوی آشنا شد. او با نواب به وطن برگشت و هم‌زمان با تشکیل فداییان اسلام و شروع مبارزات علیه استبداد پهلوی، ادامه تحصیلات دینی خود را در قم پی گرفت.
می‌توان گفت در طول سال‌های مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت، سیدعبدالحسین نماینده نواب در قم بود. سیدعبدالحسین در اسفند ۱۳۲۷ دستگیر و زندانی شد، اما بعد از چند ماه تحمل حبس و آزادی از زندان، دوباره مبارزه را ادامه داد.
نقش‌آفرینی او و برادر کوچک‌ترش سیدمحمد در همراهی با نواب‌صفوی در سفر به شهرهای سه استان کرمانشاه، لرستان و فارس و دیدار با سران ایل‌های منطقه باعث همراهی مردمان این سه استان با فداییان اسلام ‌شد.
بعد از شکست نهضت و وقوع کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد، جمعیت فداییان اسلام به شکل مخفیانه به حرکت مبارزاتی خود ادامه داد تا در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ حسین علا به وسیله مظفر ذوالقدر از اعضای جمعیت ترور شد. علا از مهلکه جان سالم به دربرد و ذوالقدر دستگیر شد. با آشکار شدن هویت ذوالقدر، دستور دستگیری همه‌ اعضای فداییان اسلام صادر شد. به این شکل، سیدعبدالحسین هم در اهواز دستگیر و به تهران و دفتر تیمور بختیار رئیس شهربانی کل کشور منتقل شد. تیمور بختیار موقع بازجویی به سیدعبدالحسین ناسزا می‌گوید. چون سید جواب او را با عصبانیت می‌دهد، بختیار با شلیک سه گلوله، سیدعبدالحسین را به شهادت می‌رساند.
 
پسر کوچک‌تر: شهید سیدمحمد واحدی
سیدمحمد سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه متولد شد. تنها شش سال داشت که پدرش به دست عمال رضاشاه شهید شد. بعد از آن، تحت سرپرستی مادر و برادر بزرگ‌تر قرار گرفت. هنوز نوجوان و مشغول تحصیل در دبیرستان حکیم نظامی قم بود که در همراهی با سیدعبدالحسین، به عضویت جمعیت فداییان اسلام درآمد و مبارزه علیه استبداد پهلوی و استعمار انگلیس و سلطه‌اش بر نفت کشور را شروع کرد.
سیدمحمد در طول ۱۰ سال فعالیت فداییان اسلام با وجود خطرهای بسیار، علاوه بر توزیع اعلامیه‌های جمعیت میان مردم، در تمام مراحل مبارزه حضور داشت. او در آن ۱۰ سال چندین مرتبه دستگیر، شکنجه و زندانی شد. حتی برای مدتی به بندرعباس هم تبعید شد.
سیدمحمد واحدی در نهایت و بعد از دستگیری همه اعضای اصلی جمعیت فداییان اسلام، در حالی‌ که تنها ۲۱ سال داشت در صبح ۲۷ دی ۱۳۳۴ همراه رهبر و سایر اعضای جمعیت، تكبیرگویان به شهادت رسید.
***
مادر شهیدان واحدی که همسر شهید هم بود، بعد از شهادت دو پسر جوانش لباس مشکی‌اش را از تن درنیاورد. او به همه می‌گفت تنها زمانی لباس مشکی خود را درمی‌آورد که محمدرضاشاه ساقط شده باشد. خدا آن‌قدر به او عمر داد تا پیروزی انقلاب اسلامی و مرگ شاه را دید و لباس مشکی‌اش را درآورد و بعد از آن فوت کرد.

نویسنده: محدثه مرتضی

 
منابع
۱- خوش‌نیت، سیدحسین، سیدمجتبی نواب‌صفوی، اندیشه‌ها، مبارزات و شهادت، انتشارات منشور برادری.
۲-کرمیان، مسعود، خاطرات شیخ‌مصطفی رهنما، سوره مهر، چاپ دوم، ۱۳۸۷.
۳-مقدمی و دیگران، ناگفته‌ها، خاطرات شهید مهدی عراقی، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، ۱۳۷۰.
۴-ماهنامه همشهری پایداری، «مصاحبه با اقبال واحدی، برادرزاده شهیدان سیدعبدالحسین و سیدمحمد واحدی»، بهمن ۱۳۹۳.

مقاله ها مرتبط