۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

انعکاس آرمان ملت

انعکاس آرمان ملت

انعکاس آرمان ملت

جزئیات

آرای امام خمینی در زمینه مطبوعات، با محوریت شاخصه‌های اصلی الگوهای هنجاری (دنیس مک‌کویل)/ به مناسبت ۱۸ بهمن، سالروز تصویب نخستین قانون مطبوعات در سال ۱۲۸۶

18 بهمن 1401
اشاره: دنیس مک‌کویل به عنوان یک محقق رسانه‌ای سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با مطالعه در مطبوعات جهان، آن‌ها را در چهار الگوی اصلی دسته‌بندی کرد: مطبوعات اقتدارگرا، مطبوعات آزاد، مطبوعات مبتنی بر مسئولیت اجتماعی و مطبوعات کمونیستی با تاکید بر مطبوعات شوروی. دنیس مک‌کویل بعدها دو الگوی دیگر را هم به این جمع اضافه کرد: مطبوعات توسعه‌بخش و مطبوعات مشارکت دموکراتیک و برای هر کدام، خصوصیاتی تعریف کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست‌های حاکم بر کشور دچار تغییرات اساسی شد. با توجه به شرایط انقلابی ایران در شکل‌دهی به الگوهای تازه از ارکان یک حکومت جدید به نام «جمهوری اسلامی»، شرایط دوران رهبری امام خمینی(ره) شرایط «خلق و ایجاد» الگوهای نو و تازه از جمله الگوی مطبوعاتی محسوب می‌شود. در این میان برای اهالی مطبوعات بسیار مهم بود که بدانند مطبوعات مورد نظر انقلاب دارای چه شاخصه‌هایی است و در کدام الگو قرار می‌گیرد. به طور مسلم الگوی مورد نظر، ترسیم‌کننده مسیر حرکت و بایدها و نبایدهای مطبوعاتی بود. در کنکاش در کلام امام، بسیار مهم است که بدانیم امام خمینی(ره) در یک تقسیم‌بندی تاریخی از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بیشترین اظهارنظرها را پیرامون مطبوعات داشته‌اند. جنگ و دفاع مقدس به طور طبیعی، جو آرام‌تری بر فضای مطبوعاتی کشور حاکم کرد.


امام خمینی و مطبوعات«قبل از این‌که مقاله بخواهید بنویسید و قبل از این‌که تیترها را بخواهید درشت بنویسید، با خودتان خلوت کنید و ببینید که برای چه این کار را می‌کنید،‌ مقصد شما چه است... شما خودتان را امتحان کنید، انسان یک موجود عجیب و غریبی است که تا آخر عمر خودش نمی‌تواند خودش را بشناسد. انسان، آن آخر عمر هم اگر بخواهد کشته بشود، به یک طور طاغوتی دلش می‌خواهد کشته بشود. بعضی از این کفار که در صدر اسلام بودند وقتی آن قاتل می‌خواسته است سرش را ببرد، گفته است به او – از قراری که تاریخ می‌گوید – که گردن من را بلند ببر که جزو سر باشد برای این‌که می‌خواهم سر من در نیزه که می‌رود از سایر سرها بلندتر باشد. این مرض را انسان تا آخر عمرش دارد، شما گمان نکنید که تصفیه‌شدن و انسان‌شدن یک امری است آسان. اگر آن‌طوری که شیخ ما می‌فرمود که محال است که محال‌ و اگر به آن شدت هم نباشد مشکل است و از بزرگ‌ترین مشکل‌هاست برای انسان».۱
امام خمینی(ره) از اصحاب مطبوعات خواسته‌اند تا قبل از اقدام به فعالیت‌های مطبوعاتی، نیت خود را محک بزنند و خودشان را صرفاً در فعالیت‌های رقابتی محصور نکنند و مبنای کارشان چاپ مجله‌های مفید، صلاحدید جامعه و افراد، مبانی غیرنفسانی و رسوا‌نکردن مسلمانان باشد. آن‌چه مسلم است این که از منظر امام این معیارها با اصل آزادی مطبوعات منافاتی ندارد: «ما می‌خواهیم آزاد باشیم‌، مطبوعات‌مان آزاد باشد، قلم‌های‌مان آزادباشد».۲ عملکرد انقلاب اسلامی بلافاصله پس از پیروزی گواه این ادعاست:« اما آزادی مطلق بعد از آن اختناق بلافاصله بود،‌ همة‌ قلم‌ها و همه زبان‌ها باز بود، قلم‌ها می‌نوشت،‌ همه احزاب بودند و همه‌شان هم اظهار وجود کردند و کسی مزاحم‌شان نبود، تا پنج‌ماه تقریباً این‌طور بود که ابداً هیچ خلاف آزادی نشده، بعد از پنج‌ ماه دریافتند به این‌که بعضی از این روزنامه‌ها، بعضی از این مجلات، وابستگی به اسرائیل، وابستگی به آمریکا دارد و مشغول یک توطئه‌هایی هستند،‌ برخلاف مسیر ملت توطئه می‌کنند».۳ « ‌این [آزادی] در دنیا سابقه ندارد، این برای این بود که این انقلاب، انقلاب اسلامی بود».۴ اعتقاد امام این است که قلم‌ها باید آزاد باشد و همان‌طور که در بالا آمد این را از خصوصیات یک انقلاب اسلامی می‌داند منتها محدوده‌ای که امام برای این آزادی ترسیم می‌کند عبارتست از: «… و البته متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادی‌ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اسلامی به بهترین وجهی تأمین شود و بی‌طرفی حفظ گردد».۵
امام خمینی(ره) محدود شدن برخی مطبوعات را پس از یک دوره آزادی بی‌قید و شرط در بدو انقلاب، نتیجه قهری عملکرد آن‌ها می‌داند. به علاوه، ایشان بین آزادی قلم در کشورهای پیشرفته با هرزه‌نویسی و بدگویی از یکدیگر در مطبوعات فرق می‌گذارد: « حالا که قلم آزاد شد باید این‌طور باشد که هر کس به دیگری هرچه دلش بخواهد بگوید؟ آن آزادی که در ممالکی که ما را می‌خواهند بخورند هست، این‌طوری است؟ اگر این‌طور بود، این انسجام را پیدا نمی‌کردند، این ترقیات را پیدا نمی‌کردند».۶

شاخصه‌های اصلی الگوی مطبوعاتی در کلام امام
امام خمینی(ره) در بیان «رسالت‌های اصلی» مطبوعات، به ترسیم الگوی جدیدی پرداخته‌، به این شکل که نقش مطبوعات در کشور را «انعکاس آرمان ملت،‌کشور و انقلاب، خدمت به اسلام، خدا،‌ مردم و خواست آن‌ها، مسیر و پیام ملت، تبلیغ احکام اسلام، تعهد به خدا، آرمان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، تربیت جوانان، برخورد با انحراف، تبلیغ برای ارزش‌های اسلامی و …» می‌داند.
امام خمینی و مطبوعاتامام در مورد «حق‌ نوشتن» در قالب الگوی مسئولیت اجتماعی این حق را متعلق به کسانی که حرفی برای گفتن دارند می‌داند منتها در جهت اهداف جمعی و قانونی: «حق این مطلب با شماست،‌ با علمای اعلام و با مراجع عظام است، با همه روشنفکران اسلامی است، ننشینید تا این‌که روشنفکران بنویسند».۷
درباره چگونگی کنترل مطبوعات و ابزار آن، نظر امام در قالب مسئولیت‌ اجتماعی و با رعایت اصول اخلاق حرفه‌ای و احترام به عقاید عمومی یا توسط قانون مطبوعات می‌گنجد. به علاوه امام در وصیت‌نامه خود به عنوان آخرین گفت‌وگو با مردم، آورده‌اند: «اکنون وصیت من… آن است که نگذارند این دستگاه‌های خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند… همه مسئول می‌باشند و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند، به دستگاه‌های مربوطه مراجعه کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند خودشان مکلف به جلوگیری هستند».۸و این‌چنین کنترل مطبوعات را به طور مستقیم به مردم و جوانان واگذار کرده‌اند.
در بحث ممنوعیت‌ها، الگوی جدیدی در کلام امام شکل می‌گیرد که شامل: «تحت‌تأثیر غرب بودن، همراهی با دشمنان انقلاب،‌ توطئه و خیانت، سمپاشی، اضلال، فساد، تشویق به قیام مسلحانه، دشمنی با اسلام و انقلاب و مردم و…» است. امام در جایی درباره انتقاد گفته‌اند: «من به همه آقایان می‌گویم با هم جنگ نکنید، روزنامه‌ها را پر نکنید دوباره از بدگویی از هم و از انتقاد از هم. انتقاد غیر از انتقام‌جویی است. انتقاد، انتقاد صحیح باید بشود. هر کس از هر کس می‌تواند انتقاد صحیح بکند، اما اگر قلم را که دستش گرفت انتقاد کند برای انتقام‌جویی، این همان قلم شیطان است. روی مصالح عامه یک کسی به کسی اشکال ‌کند...که اگر خودش را بردارند یک کسی دیگر را این‌جا بنشانند و همین حرف‌ها را بزند، خودش ناراحت نشود. این میزان دستش باشد که قلم دست شیطان است می‌نویسد یا دست رحمان است، زبان، زبان شیطان است یا زبان رحمان است».۹ و انتقاد را در جوّی که دارای آرامش روانی است ترغیب می‌کنند و می‌گویند: «بسیار کوشش کنید ان‌شاءالله یک آرامش روانی پیدا بشود... بهتر این است که هر یک از آقایان که متکفل یک امری هستند، وقتی کاری انجام می‌دهند بروند در رادیو بگویند و از مردم بخواهند که هر کس اشکالی دارد که مثلاً ما برخلاف می‌گوییم، بیایند اطلاع بدهند. در روزنامه‌ها اطلاع بدهند، خودشان بیایند در محضر عمومی اطلاع بدهند».۱۰
مالکیت مطبوعات از نظر امام «عمومی» است: «رادیو و مطبوعات مال عموم است».۱۱ اما نمی‌توان منظور امام را از لفظ عمومی دریافت. آیا منظور از عمومی بودن مطبوعات، اداره آن‌ها از طریق دولت و بودجه‌های دولتی است و یا عمومی به معنای مردمی است؟ آیا منظور از لفظ عمومی تقابل با مالکیت خصوصی است یا عمومی لفظی در برابر دولتی است؟
در مورد مرجع تعقیب و پیگیری پس از انتشار، امام به «قانون» اشاره می‌کند. در این‌جا نیز مشخص نیست که منظور امام کدام قانون است. آیا قانون مطبوعات مدنظر است یا قوانین عادی؟ در همین راستا امام خمینی(ره) در جای دیگری راه بسته شدن مطبوعات را نخریدن آن توسط مردم می‌دانند: «… ما از بعضی از مطبوعات توطئه می‌فهمیم برای این‌که می‌بینیم که مسائلی که بر ضدانقلاب است با آب و تاب و با تفسیر و طول می‌نویسند، مسائلی که وفق انقلاب است یا نمی‌نویسند یا با اشاره رد می‌شوند. این‌طور مطبوعات مورد قبول ملت نیست و مردم نمی‌خرند یک هم‌چو روزنامه‌هایی را و اگر گفته بشود به‌شان که این روزنامه این‌طور است، مردم خودشان نمی‌خرند. مردم آزادند در این‌که نخرند چنین روزنامه‌ای را، وقتی روزنامه خریده نشد روزنامه بسته می‌شود‌، همان‌طوری که بعضی روزنامه‌ها وقتی مردم نخریدند خودش بسته ‌شد. شما... همان‌طوری که ملت دارد می‌رود رفتار کنید نه این‌که به اسم آزادی قلم بر خلاف مسیر ملت مشی ‌بکنید».۱۲
در حقیقت امام خمینی(ره) برخورد با مطبوعات را به مردم واگذار می‌کنند: «… نیز به مطبوعات و رسانه‌های جمعی همین اخطار را اکیداً می‌کنم، آزادی غیر از توطئه است. از توطئه‌های خلاف مصالح عالیه اسلام و کشور و ملت جداً جلوگیری می‌شود و من در صورت احساس خطر جدی، مسائل را با ملت عزیزم در میان می‌گذارم تا ملت دلیر، خود تصمیم لازم را بگیرد که تا به حال در مسائل مختلف، تصمیم قاطعانه گرفته است».۱۳
در مورد «نصیحت»، امام الگوی جدیدی با پارامترهای: «عدم سمپاشی بر خلاف انقلاب، عدم بدگویی از افراد، برخورد مسئولانه با رخدادها و شرایط بحرانی و جنگ، عدم ایجاد تشنج، عدم حرکت بر خلاف مسیر ملت، توطئه نکردن، اصلاح‌گری و خدمت به انقلاب و مردم، چاپ مطالب مفید به حال ملت و…» را مطرح کرده ‌است: «روزنامه‌نویس باید حفظ کند احترام خودش را و حفظ احترام این است که روی مسیر ملت رفتار کند، خدمتگزار به ملت باشد».۱۴ «شما حضرات آقایان که در پیروزی انقلاب سهیم بودید و اسلام و ایران مال خودتان است سعی کنید قلم‌ها و زبان‌های‌تان در خدمت انقلاب و به ثمر رسیدن آن که آزادی و استقلال در سایه جمهوری اسلامی و زیر پرچم توحید و اسلام بزرگ است، باشد. سعی کنید روحیه ملت را تقویت نمایید».۱۵
در زمینه «انتقاد و گلایه» از مطبوعات، شاخصه‌های جدیدی قابل مشاهده است. انتقاد و گلایه از اصحاب مطبوعات در: «حمایت از جنایتکاران و خیانتکاران، همراهی با دشمن، حرف‌های باطل، تخریب و توطئه، مخالف‌خوانی و براندازی، تشویش اذهان و تحریک مردم، شارلاتانیزم مطبوعاتی، هوچی‌بازی، بمباران فرهنگی و…» امام از اصحاب مطبوعات نسبت به کوتاهی در تشخیص نیازهای توسعه‌ای و کارشکنی در مسیر تربیت و رشد فرهنگی انتقاد می‌کند: «این مجلات، اگر کسی بگوید که باید این‌ها آموزنده باشد، این‌ها باید بچه‌های ما را تربیت کنند،‌ این‌ها باید بچه‌های ما را رشد سیاسی بدهند و این‌ها را وارد میدان عمل سیاسی بکنند… می‌گویند ارتجاع است».۱۶
نقش و کارکرد مطبوعات از نظر امام خمینی(ره) «راهنمایی و راهبری در زمینه‌هایی چون: تربیت، ‌ارشاد، اصلاح، بسیج مردم، ایجاد عادات خوب (یا بد)، تبلیغ و…» است: «مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می‌کنند».۱۷
در نمای کلی، آن‌چه قابل مشاهده است نشان می‌دهد که شاخصه‌های الگوی مطرح شده توسط امام خمینی(ره) به جز چند مورد شباهت با الگوی مسئولیت اجتماعی، به طور کامل قابل انطباق بر الگوهای دنیس مک‌کویل نیست و دارای پارامترهای جدیدی است؛ همان‌گونه که از یک انقلاب و یک رهبر انقلابی انتظار می‌رود.

پی‌‌نوشت‌ها:
۱. صحیفه نور، جلد۱۴، صفحه ۹۸.
۲. همان، جلد۱۰، صفحه ۲۳۶.
۳. همان، جلد۱۱، صفحه ۱۰۷.
۴. همان، جلد۱۲، صفحه ۷۰ .
۵. همان، جلد۲۲، صفحه ۲۸۳.
۶. همان، جلد۱۱، صفحه ۱۵۰.
۷. همان، جلد۷، صفحه ۱۶۲.
۸. همان، جلد۲۱، صفحه ۱۹۵.
۹. همان، جلد۱۳، صفحه ۷۸.
۱۰. همان، جلد۱۳، صفحه ۲۵۴.
۱۱. همان، جلد۱۹، صفحه ۲۱۵.
۱۲. همان، جلد۶، صفحه ۱۹۲.
۱۳. همان، جلد۸، صفحه ۲۱۹.
۱۴. همان، جلد۶، صفحه ۱۹۲.
۱۵. همان، جلد۱۴، صفحه ۶۰.
۱۶. همان، جلد۸، صفحه ۱۸۲.
۱۷. همان، جلد۶، صفحه ۱۹۱.

نویسنده: زهره علی‌عسگری

مقاله ها مرتبط