۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

برای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

برای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

برای استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

جزئیات

تصویب ولایت فقیه به روایت مطبوعات/ به مناسبت ۲۱ شهریور، سالروز تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی در مجلس خبرگان

21 شهریور 1401
سه قرن بعد از نزول آیه ۵۹ سوره نساء که خداوند به بشرش امر کرد «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» غیبت صغرای دوازدهمین جانشین پیامبر اسلام(ص) به پایان رسیده بود. با مرگ نایب چهارم ایشان، موضوع مهم زعامت تشیع به میان آمده بود که بنا بر نص صریح قرآن و نیز احادیث معصومین(ع) این وظیفه بر گردن اولیای دین و فقها نهاده شد. برای این مهم در طول ۱۱ قرن عصر غیبت کبری، بودند فقهایی که تلاش می‌کردند تا نظریه «سرپرستی جامعه اسلامی توسط فقیه» را زنده نگه‌دارند و آن را مانند دیگر اجزای گنجینه اسلام ناب محمدی(ص) حفظ کنند، اما هرگز مجال برقراری حکومت دینی به فقها داده نشد. تا این که در سال ۱۳۸۶ هجری قمری فقیهی به نام روح‌الله مصطفوی‌خمینی که توسط حکومت پهلوی به نجف تبعید شده بود در حوزه علمیه این شهر، مبحث ولایت فقیه یا حکومت اسلامی را تدریس کرد. مبحثی که ۱۳ سال بعد در سال ۱۳۹۹ هجری قمری به پیروزی انقلاب اسلامی و نیز نخستین حکومت فقها در تاریخ منتهی شد.

تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی در مجلس خبرگان روزنامه اطلاعاتبعد از انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در مرداد ۱۳۵۸ و شروع به کار نمایندگان این مجلس برای تصویب اصل به اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در سومین هفته شهریور ۱۳۵۸ یکی از مهم‌ترین اصل‌های این قانون به نام «اصل ولایت فقیه» به شور گذاشته شد تا بحث بین موافقان و مخالفان آن انجام شود. نتیجه این بحث‌ها سرانجام تصویب اصل پنجم قانون اساسی در ۲۱ شهریور بود که بازتاب‌های مختلفی در بین مطبوعات آن زمان داشت.
روزنامه اطلاعات در شماره روز پنج‌شنبه ۲۲ شهریور خود گزارش تصویب این اصل را زیر عنوان «اصل ولایت فقیه تصویب شد» این‌طور منعکس کرد: چند نفر به عنوان موافق و مخالف صحبت کردند. آن‌گاه نسبت به این اصل اخذ رای به عمل آمد که از ۶۵ نفر نماینده حاضر در جلسه ۵۳ نفر رای موافق، هشت نفر رای مخالف و چهار نفر رای ممتنع دادند. سپس روزنامه اطلاعات در ادامه گزارش، متن کامل اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی را درج کرد: «در زمان غیبت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه در جمهوری اسلامی ایران، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که یک فرد چنین اکثریتی نداشته باشد شورایی مرکب از فقهای واجد شرایط بالا عهده‌دار آن می‌گردند. طرز تشکیل این شورا و تعیین افراد آن را قانون معین می‌کند.»
تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی در مجلس خبرگان روزنامه جمهوری اسلامیجمهوری اسلامی، روزنامه صبح سال ۵۸ در شماره ۲۲ شهریور خود در کنار لوگویی که هنوز به خاطر ارتحال آیت‌الله طالقانی مشکی بود، گزارش تصویب اصل ولایت فقیه را این‌طور نوشت: در مجلس خبرگان، دیروز بعد از ظهر مهندس رحمت‌الله مراغه‌ای به عنوان مخالف و دکتر بهشتی به عنوان موافق با اصل پنجم قانون اساسی صحبت کردند. دکتر بهشتی خطاب به مهندس مراغه‌ای گفت: اسلام نیازی به این که قانون اساسی پشتوانه آن باشد ندارد و این مطلب‌تان مورد قبول است، اما آن‌چه ما می‌کنیم این است که قانون اساسی یک ملت و یک جامعه مسلمان و یک انقلاب اسلامی بدان نیاز دارد که متکی به معارف اسلامی باشد و این را نمی‌توان درباره‌اش تردید کرد. شما گفتید اگر ما این‌جا یک اصلی را که نبوده بیاوریم، یا یک اصلی را تغییر بدهیم، دیگر مجلس خبرگان نیست. شاید مطلب عکس باشد. آیا این اصل پنجم می‌خواهد حکومت را در اختیار قشر معینی قرار بدهد؟ اگر آرمان انقلاب فقط استقلال و آزادی بود جای این بحث بود که آیا این اصل این‌جا ضرورت دارد یا ندارد. بنده معتقدم بدون این اصل در کشور ایران، استقلال و آزادی تامین شدنی نیست. مسئله، مسئله مکتب است. مسئله اسلام است. مسئله تقید فکری و عملی به اسلام است. سپس کفایت مذاکرات به رای گذاشته شد و اصل ولایت فقیه با ۵۳ رای موافق تصویب شد.
روزنامه بامداد، تیتر یک خود را به تصویب اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان اختصاص داد. این روزنامه زیر تیتر «ولایت فقیه تصویب شد» نوشت: جلسه بررسی اصل پنجم قانون اساسی در حالی شروع شد که آیت‌الله بهشتی رئیس جلسه با اشاره به رحلت ناگهانی مجاهد کبیر آیت‌الله طالقانی گفت که جای عالم جلیل و معلم و مربی و پیشگام اسلام انقلابی را در جلسه امروز و در جمع‌مان خالی می‌دانیم. او در جامعه انقلابی مسلمان ایران، زنده‌یاد و زنده‌نام است و برای هر انسان مومن به خدا و معاد، مرگ جز نوعی جدایی از محیطی به محیط دیگر نیست. برای تجلیل ایشان به پا می‌ایستیم و با خواندن فاتحه‌ای یاد این معلم بزرگ قرآن را گرامی می‌داریم.
بامداد نیز در پایان گزارش خود، متن کامل اصل ولایت فقیه را درج کرد.
تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی در مجلس خبرگان روزنامه بامداداما روزنامه انقلاب اسلامی وابسته به ابوالحسن بنی‌صدر طور دیگری به سراغ تصویب این اصل رفت. این روزنامه عنوان «مجلس، ولایت فقیه را تصویب کرد» را زیر تیتر «زمینه‌های رشد دیکتاتوری» در صفحه اول خود کار کرد. این روزنامه نوشت: به وجود آوردن ساختاری در کل جامعه که اذهان مردم را برای پذیرفتن دیکتاتوری جدید به عنوان دیکتاتوری خوب آماده کنند، آشوب است. کشورهای کمونیستی بر اساس همین استدلال بعد از واژگونی رژیم‌های قبلی، دیکتاتوری به وجود آوردند، اما تفاوت مکتب مارکسیسم با اسلام در این است که اسلام بر اساس تفاهم و رابطه انسان و خدا عمل می‌کند نه زور. آقای دکتر بهشتی هم ولایت فقیه را از دیدگاه یک مارکسیست تعبیر و تفسیر می‌کند. اسلام اگر بخواهد چون جوامع ایدئولوژیک مارکسیستی و فاشیستی عمل کند و قدرت‌ها را به دست عده‌ای بسپارد و تصمیم‌گیری را مخصوص آن عده بداند، دچار تناقض شده است. آقای بهشتی! تجربه تلخ تاریخ را تکرار نکنید. باید این را گفت که آیا این عده قیم مردم هستند و باید برای‌شان تصمیم بگیرند یا مانند امام خمینی عمل کنند که مسئولیت و اختیارات و تصمیم‌گیری‌ها را به خود مردم واگذار می‌کنند؟
روزنامه کیهان نیز که مانند اطلاعات از تیتر «اصل ولایت فقیه تصویب شد» در صفحه اول خود استفاده کرد، پس از درج سخنان اعتراضی برخی نمایندگان به عملکرد رادیو تلویزیون در عدم پخش مراسم مجلس خبرگان قانون اساسی، به انعکاس گزارش بررسی و تصویب اصل پنجم قانون اساسی پرداخت. کیهان در شماره شنبه ۲۴ شهریور نیز در پاسخ به بازتاب‌های منفی اصل ولایت فقیه، خاصه مطالبی که در روزنامه انقلاب اسلامی به چاپ رسید نوشت: یکی از مسائلی که امروز مطرح است، مسئله ولایت فقیه است که اخیرا توسط برخی روزنامه‌ها سمپاشی‌هایی می‌شود تا بگویند این بازگشت به استبداد است و می‌خواهند ما را از استبدادی به استبداد دیگر بکشانند. ملت مسلمان ایران کمونیست نیستند و طرفدار مکتب خاصی به نام مکتب اسلام هستند. از همان ابتدای شروع جریانات انقلاب در همه جا مردم شعار حکومت اسلامی دادند و پس از پیروزی انقلاب هم در رفراندومی با موافقت ۹۸ درصدی، جمهوری اسلامی را پذیرفتند و به «جمهوری» و «جمهوری دموکراتیک» نه گفتند. جمهوری اسلامی هم یعنی مردم حق رای دارند در چارچوب اسلام. اسلام هم چارچوب و قوانینی دارد و مردم را کسی مجبور نکرد که به این دو رای بدهند بلکه خودشان آزادانه به این‌ها رای دادند. حالا هم نوبت این است که یک نفر متصدی امور مسلمانان باشد، کسی که قوانین اسلام را بداند و بتواند آن را پیاده کند.

نویسنده: محمد گرشاسبی

مقاله ها مرتبط