۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

امام(ره)؛ خودسازی، نیروسازی، شبکه‌سازی

امام(ره)؛ خودسازی، نیروسازی، شبکه‌سازی

امام(ره)؛ خودسازی، نیروسازی، شبکه‌سازی

جزئیات

به مناسبت ۱۴ خرداد، سالروز رحلت امام خمینی رحمة‌الله‌علیه

14 خرداد 1400
امام خمینی(ره)؛ مردی که از قم برخاست و فریاد مرگ بر فرعون‌ها را سر داد، امروز نامی است که جهان او را به عنوان معجزه قرن بيستم می‌شناسد. اما این مجاهد و رهبر بزرگ که با هدایت او انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، قبل از شروع رسمی نهضت اسلامی‌اش علیه رژیم پهلوی، چگونه زندگی کرده بود و چه تلاش‌هایی برای رسیدن به اهداف بلندش انجام داده بود؟ امام واقعا در تاریخ سال‌های سیاه ایران چه اندوخته بود و چه کرده بود؟ او در روزگاری که رضاشاه کمر به نابودی اسلام و استقلال ایران بسته بود، چه رنج‌ها کشیده و چه كوشش‌هایی کرده بود؟ پاسخ این سوال‌ها را البته می‌توان در لابه‌لای خاطرات او و صحیفه نورانی‌اش یافت.
***
امام در سال ۱۳۰۰ و در سن ۱۹ سالگی به حوزه علمیه قم وارد شد. در آن سال‌ها و در دوره پادشاهی احمدشاه قاجار، رضاخان میرپنج سردار سپه شده بود و انگلیسی‌ها داشتند آماده‌اش می‌کردند برای کودتا و پادشاه شدن. امام در آن روزگار که سخت در حال درس خواندن بود، گاهی از قم به تهران می‌آمد و می‌رفت مجلس شورای ملی و به نطق نماینده‌ها گوش می‌کرد و در همان رفت و آمدها بود که سخت شیفته شخصیت بی‌نظیر «سیدحسن مدرس» شد. حتی بعدها می‌رفت مدرسه سپهسالار(مدرسه عالی شهید مطهری امروز) و پای درس شهید مدرس می‌نشست. خانه مدرس هم رفته بود۱. ساده زیستی‌اش را دیده بود، قدرت و صلابت کلامش را در دفاع از دین و کشور دیده بود، هوش و زکاوت و شجاعتش را هم لمس کرده بود. دیده بود و درس گرفته بود برای آینده... .
پنج شش سال بعد که دیگر رضاقلدر، «رضاشاه» شده بود و اجرای سیاست‌های ضد مذهب و ضد منافع ملی مردم ایران را برای اربابان انگلیسی‌اش شروع کرده بود، امام اما با قدرت بیش‌تری مشغول تهذیب نفس، درس خواندن و درس دادن به طلبه‌های سال پایین بود و البته در عین آن پا به پای استادش «حاج شیخ عبدالکریم حایری» مشغول سر و سامان بخشیدن و توسعه حوزه علمیه قم.
اما هرچه می‌گذشت، جوّ سیاسی کشور خفقان‌آورتر می‌شد و سیاست‌های رضاشاه ضداسلامی‌تر؛ از قانون کشف حجاب گرفته تا تعطیلی مدارس علمیه و ممنوع شدن برپایی مجلس عزاداری برای امام حسین(ع). حالا دیگر امام تدریس فلسفه را شروع کرده بود، اما حکومت، قانون منع پوشیدن لباس روحانیت را جز برای گروه اندکی از روحانیون تصویب کرده بود. آن‌ وقت امام جزء کسانی بود که حکومت، آخوند بودنش را تایید نکرده بود و باید خلع لباس می‌شد! پس امام در آن شرایط اختناق، صبح‌ها قبل از طلوع آفتاب با تعدادی از طلاب می‌رفتند بیرون شهر و مشغول درس و بحث می‌شدند و بعد وقتی هوا تاریک می‌شد، دوباره به خانه‌های‌شان برمی‌گشتند. یعنی در اوج سال‌های خفقان، هم‌چنان خودسازی و با رعایت احتیاط، نیروسازی را با جدیت دنبال می‌کرد۲.  
آن سال‌های سیاه ادامه داشت تا شهریور ۱۳۲۰. انگلیسی‌ها رضاشاه را بردند جزیره موریس و پسرش را کردند پادشاه. با ورود متفقین اشغال‌گر به ایران، گرچه دوران دیکتاتوری رضاشاه تمام شده بود، اما دوره‌ای از هرج و مرج و فقر و قحطی آغاز شده بود. در آن وضعیت بلبشو، آدم‌های قلم به مزدی مثل کسروی و حَکَمی‌زاده هم پیدا می‌شدند که عقاید و باورهای مردم را نشانه گرفته بودند و کتاب‌های ضد شیعه و ضد روحانیت می‌نوشتند. امام عزیز(ره) اما وقتی شرایط را این‌چنین دید، نزدیک ۴۰ روز در خانه نشست و کتابی نوشت به نام «کشف‌الاسرار» که در سال ۱۳۲۲ چاپ شد و در آن به تمام یاوه‌ها و تهمت‌های آن قلم به مزدان پاسخ گفت.
او که در جریان چاپ کشف‌الاسرار اشتیاق شدید مردم را به مذهب می‌دید، در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ در حالی که ۴۲ سال داشت، در اعلامیه‌ای موسوم به «قیام برای خدا۳» علما، روحانیون و مردم دین‌باور را به قیام علیه طواغیت و استعمار دعوت کرد، اما اندکی بعد و در جریان شروع ماجراهای ملی شدن صنعت نفت متوجه شد که هنوز رهبران فکری و فرهنگی و سیاسی و حتی بسیاری از مردم آمادگی قیام ندارند. پس در حالی که در سال ۱۳۲۵ تدریس خارج فقه و اصول را در حوزه علمیه قم شروع کرده بود، با یقین به فرارسیدن زمان نصرت الهی، با شدت و قوت بیش‌تری به تهذیب نفس و نیروسازی پرداخت. کاری که ۱۷ سال بعد و با شروع نهضت، به لبیک بسیاری از طلاب و نیروهای مذهبی جوان به فریاد «هل من ناصر» او منجر شد.
اما تازه حالا وقت شبکه‌سازی رسیده بود؛ وقت آماده کردن توده‌های مردم. امر بسیار مهمی که با رهبری امام و در طول ۱۵ سال به وسیله انبوه یارانش انجام شد و با عنایت الهی به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
در نهایت، همه این‌ها یعنی امام(ره) در طول ۶۰ سال مبارزه، اول خودسازی کرد، بعد نیروسازی و بعد شبکه‌سازی تا وقت نصرت الهی رسید... .

نویسنده: انوشه میرمرعشی
 
منابع
۱- صحیفه امام، ج ۸، ص ۶۷ و صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۴۵۲ و صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۴۵۱.
۲- صحیفه امام، ج ۵، ص ۷ و ۱۳۹ و صحیفه امام، ج ۱۱ ، ص ۳۹۵.
۳- صحیفه امام، جلد اول، ص ۲۱ تا ۲۳.

مقاله ها مرتبط