۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
از سیدهادی برایمان بگو
از سیدهادی برایمان بگو

از سیدهادی برایمان بگو

جزئیات

مصاحبه اختصاصی با حجت‌الاسلام والمسلمین سید‌حسن نصرالله، دبیر‌کل حزب‌الله لبنان / به‌مناسبت بیست و دوم شهریورماه سالروز شهادت سیدهادی نصرالله سال۱۳۷۶

22 شهریور 1404
فکه: لطفا برای ما بفرمایید که متولد چه سالی و در کجا هستید؟
سيدحسن نصرالله: تولد من در جنوب لبنان روستای بزوریه در نزدیکی شهر ،صور در سال۱۳۳۹ هجری شمسی است.

فکه: آن زمان شغل پدرتان چی بود؟
سیدحسن نصرالله: ایشان در همان محل زندگیمان مغازه کوچکی داشت یک چیزی می‌خرید و میفروخت.

فکه: امروز که شما دبیرکل حزبالله لبنان هستید شغل ایشان چیست؟
سیدحسن نصرالله: خب ایشان الان سن‌شان بالا رفته است ولی در حال حاضر مشغول کار در قسمت جمعآوری صدقات در کمیته امداد امام خمینی(ره) در بیروت است.

فکه: خانواده شما چند نفره است و شما چندمین فرزند هستید؟
سیدحسن نصرالله: ما نه نفر هستیم چهار برادر و پنج خواهر من هم اولین فرزند خانواده هستم.

فكه: سطح تحصیلات‌تان چقدر است؟
سيدحسن نصرالله: تا نزدیکی دیپلم را در مدارس بیروت خواندم ولی بعد برای تحصیل دروس حوزوی به نجف اشرف رفتم.

فکه: در چه سالی ازدواج کردید؟
سیدحسن نصرالله: سال۱۳۵۷ یعنی در سن ۱۸سالگی

فکه: همسرتان از منطقه بيروت هستند؟
سيدحسن نصرالله: نخیر ایشان هم از اهالی جنوب لبنان است.

فکه: چند فرزند دارید و اولین فرزندتان کدام است؟
سیدحسن نصر الله: ما چهار فرزند داریم اولین آن سیدمحمدهادی بود که یک سال و دو ماه پس از ازدواج‌مان به دنیا آمد.فرزند بعدی محمدجواد است که ۱۷سال دارد بعد از او دختری داریم که اسمش زینب است و۱۳سال دارد بعداز آن هم یک پسر هفت ساله بهنام محمدعلی داریم.

فکه: کدامیک از فرزندان‌تان ازدواج کردهاند؟
سیدحسن نصر الله: هیچ‌کدام ازدواج نکردهاند.

فکه: سیدهادی چطور؟ او هم ازدواج نکرده بود؟
سیدحسن نصرالله: البته ایشان عقد کرده بود و در صدد تهیه خانه بود که بعداز مدتی ازدواج کند اما رفت و شهید شد.

فکه: سرانجام خانه آخرت را گرفت؟
سیدحسن نصرالله: بله

فکه: چه خوب است که یک مقدار بیشتری درباره سیدهادی صحبت کنیم. لطفا برای ما بفرمائید چه مدت بود که او در عملیات نظامی مقاومت اسلامی شرکت می‌کرد؟
سیدحسن نصرالله: دو سال بود که هادی درس و مدرسه را رها کرد و رفت در مقاومت چند ماهی در آموزش بود آموزش‌های مختلف مدتی هم بین آموزش و جبهه بود. ما در مقاومت اسلامی این روش را داریم که یک رزمنده پساز هر دوره حضور در جبهه عملیات باید یک دوره آموزش جدید ببیند و سپس وارد منطقه شود هادی هم مجموعا دو سال بود که در جبهه و آموزش روزگار را سپری می‌کرد.

فکه: آیا شما خبر داشتید که او به خط مقدم می‌رود و در عملیات شرکت میکند؟
سيدحسن نصرالله: طبعا او با اجازه من میرفت خب هیچ‌کس نمیتواند به خط مقدم برود حالا می‌خواهد پسر من باشد یا غیر از پسرم مگر با اجازه بنده به عنوان مسئول.

فکه: آیا سیدهادی در جبهه مسئولیتی هم داشت؟
سيدحسن نصرالله: نه هیچ مسئولیتی نداشت و فقط یک رزمنده عادی بود.

فکه: آیا هم‌رزمانش او را می‌شناختند و می‌دانستند که فرزند دبیرکل حزبالله لبنان در کنارشان است و می‌جنگد؟
سیدحسن نصرالله: تا یک مدت کسی او را نمیشناخت او یک اسم مستعار نظامی (عسکری) داشت بهنام (یاسر) که از آن استفاده میکرد البته این روش را معمولا همه بچههای رزمنده در محورهای جبهه استفاده می‌کنند یعنی اسم کامل نمیگویند، فقط یک اسم می‌گویند. مثلا ياسر، كميل، جهاد و ... خیلی دنبال نمی‌کنند که این شخص کیست؟ پسر کی است؟ سیدهادی هم نمیگفت تا چند ماه مخفی و به صورت عادی میان رزمندهها حضور داشت و می‌جنگید تااین‌که مجموعهای از هم‌رزمانش او را شناختند با این وجود عده محدودی فهمیدند نه همه بچه‌های خط یعنی خودش جاهای دیگر که میرفت اصلا نمی‌گفت من کی هستم پدرم کی است.

فکه: هنگامیکه از جبهه برمی‌گشت آیا با او صحبت و مشورت می‌کردید تا از وضعیت نیروهای مقاومت و احوال آنان مطلع شوید؟
سیدحسن نصرالله: خب طبیعی است می‌توانستیم از ایشان برای این‌که بفهمیم وضع نیروها چگونه است استفاده کنیم.

فکه: مسئولیت گروهی که برای انجام عملیات وارد منطقه تحت اشتغال اسراییل شدند و سیدهادی آن‌جا به شهادت رسید با کی بود و سید چه مسئولیتی داشت؟
سيدحسن نصرالله: او فقط یک رزمنده عادی بود و هیچ مسئولیتی نداشت.

فكه: آخرین بار کی و چگونه با او خداحافظی کردید؟
سیدحسن نصرالله: دو روز قبل از شهادتش آمد خداحافظی کرد و گفت که ما انشاءالله می‌خواهیم برویم داخل منطقه اشغالی و مأموریتی را انجام بدهیم. البته اگر شما اجازه بدهید. ما هم گفتیم خب برایتان دعا می‌کنیم و خداحافظی کرد رفت و شهید شد.

فکه: آن عکس دو نفرهای که با ایشان دارید و منتشر هم شده است مربوط به چه مراسمی است؟
سیدحسن نصر الله: مجلس عقد او

فکه: چه زمانی از شهادتش مطلع شدید؟
سیدحسن نصرالله: هنگامیکه بچهها داخل منطقه اشغالی بودند و درگیر شدند مسئولان عملیات به من خبر دادند که تماس ما با چهار نفر از بچههایی که به داخل منطقه اشغالی نفوذ کرده‌‌اند قطع شده است و هیچ خبری از آن‌ها نداریم و آن‌ها دیگر به گوش نیستند و به پیام‌های بی‌سیم پاسخی نمیدهند. آن‌ها نگفتند که این چهار نفر چه کسانی هستند. اسم‌شان را نگفتند ولی در دل خود احساس کردم و از همان لحظه اول این حادثه با خود گفتم که هادی یکی از این چهار نفر است. نیمههای شب بود که اطلاع دادند یکی از آن‌ها به سلامت بازگشته است و گفته است که در درگیری با نیروهای اسراییلی سه نفر دیگر به شهادت رسیدهاند. آن شب تا ساعت دو بامداد بیدار بودم که ببینم از بچهها چه خبری می‌آید معمولا هرگاه بعضی از نیروهای رزمنده در عمليات مفقودالاثر شوند یا تماس‌شان با فرماندهی قطع شود تا روشن شدن قضیه همه توان خود را میگذاریم نیمههای شب بود که مسئولان عملیات تماس گرفتند و خبر شهادت سه تن از رزمندگان را دادند همان‌جا پای تلفن به آن‌ها گفتم که هیچ تردیدی به خود راه ندهید خجالت هم نکشید و نگران نباشید. احساس خود من این است که هادی جزو این سه شهید است. پس حقیقتش را به بگویید تا بدانم چکار بکنم و مادرش و خانوادهاش را مهیا کنم گفتند بله هادی جزو شهداست .گفتم خب این که مشکل ندارد. آن‌جا ما احتیاط بسیاری کردیم و تا حدود ۱۶ساعت بعد از حادثه خبری اعلام نکردیم چون احتمال دادیم آن‌ها اسیر شده باشند از لحاظ شرعی هم باید دلیل قطعی مبنی بر شهادت آن‌ها مییافتیم تااین‌که تلویزیون اسراییل در فیلمی که از کشته‌‌های حزبالله در نبردهای شب قبل ارائه داد جنازه سیدهادی را به همراه دوستش نشان داد و ما یقین پیدا کردیم که او شهید شده است.

فکه: خبر شهادت سیدهادی را چه زمانی به مادرش دادید؟
سیدحسن نصرالله: آن شب چیزی نگفتم فردا که خبر قطعی و تأیید شد قبل از اعلام رسمی خبر شهادت هنگام ظهر بود که به مادرش گفتم او شهید شده است. البته صبح به او گفتم که هادی در یک عملیات نفوذی شرکت کرده و دیگر هیچ تماسی با او بر قرار نیست ممکن است شهید شده باشد و یا ممکن است اسیر باشد و حتی امکان دارد سالم برگردد. ایشان به راحتی مسئله را پذیرفت مادرش از حضور او در عملیات مختلف خبر داشت. او گفت با این حال دعا می‌کنم که یا سالم برگردد و یا شهید شود. ولی به دست صهیونیست‌ها اسیر نشود چون اگر دست آن‌ها بیفتد پیروزی بزرگی برای دشمن محسوب می‌شود و می‌تواند از او سوء استفاده تبليغى عليه ما انجام بدهد و اثر منفی بر روحیه مجاهدان و رزمندگان حزبالله بگذارد. از خدا می‌خواهم که اگر شهید نشده برگردد. دو سه ساعت بعد به ایشان خبر دادم که سیدهادی به شهادت رسیده است. او هم از این خبر استقبال کرد و هیچ مشکل خاصی پیش نیامد.

فكه: ظاهرا اسرایيل قصد تحويل تعداد زيادي اسیر و اجساد شهدای لبنانی را در برابر تکه پاره‌های اجساد ۱۲ کماندوی اسراییلی که در لبنان کشته شده بودند داشت ولی هنگامی که متوجه شد پیکر شهید سیدهادی در دستش است اعلام کرد که دیگر حاضر نیست بقیه شهدا و اسرا را تحویل بدهد و در این تبادل فقط پیکر سیدهادی را تحویل می‌دهد ولی شاهد بودیم که شما و به‌خصوص مادر سیدهادی با این مسئله شدیدا مخالفت کردید علت این کار چه بود؟
سیدحسن نصرالله: اولویت و اهمیتی که ما برای تبادل در نظر داشتیم آزادی اسرا بود خب بدن شهید سرانجام یک روزی باز گردانده می‌شود ولی اصل این است که اسرا به خانه و وطن‌شان برگردند و بحمدالله ما هم به خاطر صبری که داشتیم و تحمل کردیم توانستیم در کمتر از یک سال هم پیکر سیدهادی را پس بگیریم و هم بقیه شهدا و تعداد زیادی از اسرا را آزاد کنیم.

فکه: شما در طی روز چقدر کار میکنید چقدر مطالعه؟
سیدحسن نصرالله: در این چند سال اخیر کارم بیشتر شده است. اگر فرصت مناسبی پیش بیاید مطالعه می‌کنم در طی هفته چند ساعتی مطالعه می‌کنم روزهایی مثل جمعه یا یکشنبه تعطیل آخر هفته دولتی لبنان که کار سبک‌تر و کمتر است.

فکه: آیا همسر شما به عنوان همسر دبیر کل حزبالله در این جنبش مسؤولیتی دارد؟
سیدحسن نصرالله: نخیر ایشان هیچ مسئولیتی ندارد.

فکه: پس مسئولیت تربیت بچهها با ایشان است؟
سیدحسن نصرالله: بله تربیت بچهها با ایشان است ولی در بعضی کارها و فعالیت‌های اجتماعی هم کمک می‌کند. مثلا در بعضی صحنههای فرهنگی حضور پیدا می‌کند.
اگر از ایشان برای سخنرانی و صحبت دعوت شود، میرود ولی در تشکیلات حزبالله هیچ مسئولیت کاری ندارد.

فکه: فرزند دیگرتان محمدجواد چی؟ آیا او مسئولیتی در حزبالله دارد؟
سیدحسن نصرالله: ما در خانواده این بنا را گذاشتهایم که هر جا تشکیلات حزبالله نیاز دارد حاضر شویم و هر خدمتی از دست‌مان برمی‌آید انجام دهیم ولی هیچ مسئولیت خاصی نپذیریم.

فکه :شما بیشتر کدام روزنامهها را می‌خوانید؟
سیدحسن نصرالله: روزنامههای لبنانی.همین روزنامه‌هایی که در بیروت منتشر می‌شود السفير النهار و دیگر روزنامهها.

‌فکه: بیشتر چه نوع کتاب‌هایی مطالعه می‌کنید؟
سیدحسن نصرالله: بیشتر در زمینه‌های سیاسی و فرهنگی مطالعه میکنم بیشتر از همه کتاب‌هایی را که خود مسئولان اسراییلی می‌نویسند می‌خوانم مثلا نتانیاهو (نخست وزیراسراییل) کتابی نوشته است یا خاطرات (شارون) و دیگران را هم مطالعه می‌کنم بیشتر در این زمینه اهتمام دارم می‌خواهم بفهمم که این‌ها چگونه می‌اندیشند چه می‌خواهند طرز تفکرشان چیست و چگونه است.

فكه: آيا تلویزیون هم نگاه می‌کنید؟
سیدحسن نصرالله:نه خیلی کم تلویزیون نگاه می‌کنم.

فکه: فکر کنم مطالعه را بر تلویزیون ترجیح میدهید!
سيدحسن نصرالله:البته در تلویزیون فقط اخبار را نگاه میکنم.

فکه: آیا تا به حال کتاب یا نوشتهای از شما منتشر شده است؟
سیدحسن نصرالله:کتاب که نه ولی در گذشته مقاله زیاد مینوشتم و چاپ می‌شد.

فکه: جدیدا در مطبوعات مقاله یا نوشتهای از شما چاپ شده است؟
سیدحسن نصرالله: نه در مدت‌های اخیر چیزی نبوده.

فکه: آیا تا حالا خاطرات‌تان را جمعآوری کردهاید که حفظ شود؟
سیدحسن نصرالله: در بعضی جلسات ضبط شده است ولی پراکنده و کار جامعی در این زمینه انجام نشده استما امیدمان به دنیا زیاد است (با خنده) البته این کار باید انجام شود ولی تا حالا فکر اجرایش را نکردهایم.

فکه: به نوشتن هم علاقه دارید؟
سیدحسن نصرالله:علاقه دارم ولی وقت ندارم

فکه: اهل سرودن شعر هم هستید؟
سیدحسن نصرالله: پدرم شعر می‌گوید و شاعر است پسرم سیدجواد هم شعر می‌گوید خودم هم در جوانی هفده، هجده سالگی یک چیزهایی نوشتم ولی بعدها به خاطر تحصیلات کار و مبارزه ولکردم دیدم زیاد وقتم را به خود مشغول میکند.

فکه: شعر هم میگفتید؟
سیدحسن نصرالله: بله شعر می‌گفتم حالا هم استعدادش هست ولی وقتش نیست.

فکه: آیا در صحنههای جنگ و درگیری‌های نظامی حضور مستقیم داشتهاید؟
سیدحسن نصرالله: در مواقع مختلف بلهالبته به این صورت که خودم اسلحه دست بگیرم بروم جلو و تیراندازی بکنم پیش نیامده است ولی در مواقع مختلف در زمان جنگ حضور پیدا می‌کنم و عملیات را هدایت می‌کنم مثلا در منطقه حناحيه‌ - جنوب بيروت اقليم التفاح - جنوب لبنان چندین روز همراه دیگر رزمندگان حزبالله در محاصره بودیم ومی‌جنگیدیم.

فکه: آرزوی شما و امید اصلی‌تان چیست؟
سيد حسن نصرالله: ‌)با خنده) حالا آرزوها را نمیشود گفت.

فکه: به آینده چه امیدی دارید؟
سیدحسن نصرالله: ما امیدواریم که انشاءالله بتوانیم در این سرزمین زمینه را برای ظهور حضرت بقيةاللهالاعظم(عج) آماده کنیم ما خیلی امیدواریم که بتوانیم هم خودمان و مردم و شرایط را مهیا کنیم برای چنین روزی و مثل هر رزمندهای مثل حضرت امام راحل در این دنیا آرزو داریم که انشاءالله روزی بیاید که در قدس نماز بخوانیم.

فکه: از چهار گروگان ایرانی حاجاحمد متوسلیان و همراهانش خبری نشده است؟
سیدحسن نصر الله:نخیر هیچ خبری نیست.

فکه: این بحث‌هایی که اخیرا در مطبوعات درباره تبادل آن‌ها پیش آمده چیست؟
سیدحسن نصر الله: نه، هیچ خبری نیست.

فکه: از این که اجازه داده و به سؤالات پاسخ دادید بسیار متشکریم.
سیدحسن نصرالله: انشاءالله سلامت و موفق باشید.

بیروت. آبان ۷۷


نویسنده: داودآبادی

مقاله ها مرتبط