گزارشی كوتاه از عمليات محمد رسولالله(ص)
رزمندگان نبرد با شكوه محمدرسولالله(ص)! در اين نيمه شب سرد زمستانی! سلام بر قامت بلندتان و سلام بر رخ زيبايتان. ياد و خاطرهی سبزتان، مرا از جبههی مريوان عبور میدهد و تا اورامانات پيش میبرد. عباس كريمی، علیاصغر رنجبران، حسين قجهای! با شمايم! صدای قدمهايتان را بر فراز ارتفاعات شمشی میشنوم. قامت آسمانیتان در برابرم صف كشيد و چهرهی نورانیتان، قرار از دلم ربوده. در تاريكی محض و ظلمت شب، نام بلندتان را برفراز «كاواژار» فرياد میزنم! سرمای ارتفاعات سنام و شينگادور وجودم را به لرزه انداخته. حضور روحانیتان در جایجای اين ارتفاعات، نور میپاشد و مسير غبارآلودم را روشن میكند. صدایتان میزنم! ناهيدی، نورانی، كابلی... صدايم را میشنويد؟! شعاع فريادم از مركز ديدگاه كاواژار میگريزد و در اعماق درهی تاور فرو مینشيند. ديگر توانی برايم نمانده. برفراز نقطهی رهايی میايستم! ساعت نزديك به شش صبح است كه ناگهان طنين «لاالهالاالله...، محمدرسولالله...» رمز آغاز عمليات گوشم را نوازش میدهد. لحظهای به خود میآيم! همه چيز در تاريكی مطلق فرورفته! در اين مساحت خاموش، ردپايی از شما نمیيابم. شمايان رفتهايد و من هنوز در راه ماندهام ... زمينه و علل شروع عمليات پس از پيروزی انقلاب، مناطق مرزی ايران و عراق بهويژه كردستان، بستر حضور گروهكهای ضدانقلاب گرديد. منطقهی اورامانات ـ از جنوب مريوان تا جنوب پاوه ـ نيز از اين امر مستثنی نبود. با وجود تلاشهای بیوقفهی سپاه پاسداران برای پاكسازی، همچنان عناصر ضدانقلاب در اين مناطق حضور داشتند و به اين ترتيب، امنيت و منافع رژيم عراق را تأمين میكردند. با آغاز جنگ، نيروهای سپاه پاسداران مريوان، پاوه و يگانهايی از ارتش موفق شدند مناطق تحت نفوذ ضدانقلاب را پاكسازی كنند. در مقابل عراق، با مشاهدهی اين وضعيت، با هدف ممانعت از الحاق نيروهای دو محور مريوان و پاوه، در ارتفاع كاوه زهرا، يگانهای خود را از مرز عبور داده و نوسود را اشغال میكند. از طرفی نيروهای خودی طی عملياتی به نام «روحالله خمينی كبير» در تيرماه سال ۶۰، منطقهی نوسود را آزاد میكنند.
با آزادسازی نوسود، رزمندگان بر نوار مرزی و برخی از مواضع دشمن مسلط میشوند كه اين باعث میشود زمينهی انجام عمليات با هدف تأمين مرز در دو منطقهی نوسود و هانیگرمله، در دستوركار فرماندهان نظامی قرار گيرد. از سوی ديگر، در آذرماه سال ۶۰، عمليات طريقالقدس(كربلا ۱) با هدف آزادسازی شهر بستان و قطع خطوط ارتباطی شمالی و جنوبی دشمن در عمق خاك ايران آغاز شد كه ضربات سختی را به دشمن وارد آورد، تا آنجا كه حضرت امام خمينی(ره) در پيامی به مناسبت عمليات طريقالقدس، فتح بستان را «فتحالفتوح» لقب دادند. در چنين شرايطی برای حفظ و تثبيت پيروزي بستان، به همت فرمانده نيروی زمينی ارتش، شهيد سپهبد صياد شيرازی و سردار شهيد حاج محمد بروجردی فرمانده سپاه منطقه ۷ كشوری، دو رشته عمليات در جبهههای غرب به اجرا درآمد. اولی به نام «مطلع الفجر» در جبههی گيلانغرب و ديگری به نام محمدرسولالله(ص) در جبههی اورامانات. در واقع عمليات مطلع الفجر در بيستم آذرماه سال ۶۰ و عمليات محمدرسولالله(ص) در دوازدهم دی ماه همين سال، نقش تك پشتيبانی را برای فتح بستان ايفا كردند كه اجرای همزمان اين دو عمليات در جبهههای غرب كشور، به سردرگم ساختن فرماندهان دشمن و نهايتاً به هم ريختن آرايش جنگلی ارتش عراق در جبههی طريق القدس انجاميد و به اين ترتيب فتح الفتوح بستان، بواسطهی اين دو عمليات پشتبيانی گرديد.
در اين مجال به مناسبت بيست و هفتمين سالگرد عمليات محمدرسولالله(ص) در دیماه سال ۱۳۶۹ در جبههی اورامانات، به شرح مختصری از آن میپردازيم.
مراحل مقدماتی و شناسايی عمليات محمدرسولالله(ص) پس از عزيمت احمد متوسليان و ابراهيم همت به بيتاللهالحرام و بازگشت آنان از سفر معنوي جح در مهرماه سال ۶۰، مراحل مقدماتی و آمادهسازی اجرای عمليات محمدرسولالله(ص) به فرماندهی مشترك حاج احمد و حاج همت آغاز گرديد. عمليات بايد در دو محور (مريوان ـ پاوه) به مرحلهی اجر در میآمد. جبههی مريوان به فرماندهی متوسليان، جبههی پاوه به فرماندهی همت.
طرحريزی كلی اين عمليات از مرداد سال ۶۰ توسط احمد متوسليان و همت آغاز شده بود كه در ادامهی آن، با نزديك شدن به زمان عمليات، در آذرماه همان سال، يك اكيپ اطلاعاتی ويژه جهت شناسايی سنگرها و خط مقدم و مناطق عمقی و عقبهی دشمن تشكيل شد و مسئوليت آن به عباس كريمي محول گرديد. يكي از نكات شگفتانگيز و قابل تأمل در مراحل شناسايي اين عمليات، ماجرای گم شدن علیاصغر رنجبران در منطقه میباشد. زمانی كه تيم شناسايی در برف و سرمای زمستانی مريوان، عازم ارتفاعات شينگادور میشود، ميان رنجبران و بقيهی نفرات فاصله میافتد، از ستون عقب میماند و نهايتاً راه را گم میكند. وقتی تيم شناسايی به مريوان باز میگردد، عباس كريمی ـ مسئول گروه شناسايی ـ با موافقت حاج احمد بار ديگر به تنهايی و به قصد يافتن رنجبران، عازم ارتفاعات شينگادور ميشود.اين موضوع از آن جايی حائز اهميت است كه در آستانهی آغاز عمليات، گمشدن يكی از عناصر اطلاعاتی آن هم در عمق مواضع دشمن بسيار حساس میباشد. به هر حال، پس از هفتشبانهروز گرسنگی و تشنگی، رنجبران به طرز معجزهآسايی كه ديگر شرح آن در مجال اين صحبت نمیگنجد، راه را میيابد و به مواضع خوی باز میگردد. از طرفی عباس كريمی كه به تنهايی و با هدف يافتن رنجبران عازم ارتفاعات شينگادور شده بود، پس از تلاش و نااميد شدن از يافتن وی، به مواضع پشت جبههی دشمن نفوذ كرده و در آنجا مشغول شناسايی میگردد كه بعدها همين مرحله از شناسايی وی در اثنای عمليات مورد بهرهبرداری قرار میگيرد. گويی كه حكمت خداوند به بروز اين حوادث بوده است تا بارديگر شناسايی خطوط و مواضع دشمن با مراجعت عباس كريمی به منطقه، كاملتر گردد. در اينجاست كه آيهی چهلم سورهی حج در ذهنم نقش میبندد كه خداوند در آن، خطاب به رزمندگان اسلام میفرمايد: »و هر كه خدا را [در امر نبرد] ياری دهد، البته خدا نيز او را ياری خواهد كرد. همانا خداوند منتهای اقتدار و توانايی است.»
طرح كلی عمليات و مراحل اجرايی سرانجام پس از پايان يافتن مراحل شناسايی، روز دوشنبه، هفتم دی ماه سال ۶۰، آخرين جلسهی هماهنگی فرماندهان ارتش و سپاه جهت اجرای عمليات محمدرسولالله(ص) در سپاه مريوان تشكيل شد. غروب روز جمعه يازدهم دیماه سال ۶۰، فرمان آماده باش سراسری و نهايی به نيروهای حاضر در منطقه عملياتی مريوان سپاه ابلاغ گرديد. فرماندهان ارشد عمليات، محمد بروجردی، ناصر كاظمی، حاج همت و حاج احمد متوسليان به ارتفاعات شمشی ـ شمشير ـ حركت كردند تا دستور شروع عمليات را از آنجا صادر كنند. در شب عمليات حاج احمد در جمع رزمندگان سخنرانی پرشوری ايراد كرد كه مرور بخشی از آن خالی از لطف نمیباشد:
«امشب، شبی است كه به حول و قوهی خداوند، در فردای آن بايد صدام زبون، عاجز و ذليل به شكست خود اعتراف كند، چرا كه تاب مقاومت در برابر شما را نخواهد داشت. شما برادرهای عزيز من، سلاح مدرنی را دراختيار داريد كه هيچ قدرتی در اين عالم، قادر به خلع آن از كف شما نيست. سلاحی كه از شما جداشدنی نيست و بر تمام تجهيزات زمينی و هوايی، شرقی و غربی مزدوران بعثی خائن است. اين سلاح «اللهاكبر» كليد و رمز فتح قدس است... همهی ما ميدانيم كه امشب و در بين ما كسانی هستند كه شب بعد، ديگر آنها را در جمع خود نخواهيم ديد. چرا كه راهی را كه ما انتخاب كرديم، در نهايت منجر به دريافت هديهای از جانب خدا به نام «شهادت» میشود. اين راه را تمامی انبيا، اوليا و پيشوايان ما پيمودهاند و اكنون نيز ادامه دهندگان راه آنان، ماييم. پس چه هديهای بالاتر از اين كه انسان به لقای معشوق خود، به لقای خدا برسد و اصلاً چه هديه دهندهای بالاتر از معشوق؟! ...»
پس از سخنرانی پرشور حاج احمد در ميان رزمندگان و ايجاد روحيهی مضاعف شجاعت و ايثار در آنان، ساعت ۲ بامداد دوازدهم دی ماه ۱۳۶۰، حركت به سوی محورهای تعيين شده آغاز گرديد. پس از آن كه عقربههای ساعت از شش و نيم صبح گذشت، ناگهان طنين «لاالهالاالله ...، محمد رسولالله ...» ـ رمز عمليات ـ از بیسيم به گوش رسيد و رزمندگان با صدای تكبير به سمت اهداف مورد نظر حركت كردند.
محورهای عملياتی در جبههی اورامانات
عمليات بر دو محور شمالی و جنوبی طراحی شده بود. محور شمالی ـ محور پنج قله ـ دره تاور ـ كه اين محور وابسته به جبههی مريوان به فرماندهی حاج احمد متوسليان بود و حسين قجهای مسئوليت فرماندهی عملياتی آن را برعهده داشت كه قرارگاه تاكتيكی آن در قلهی كاواژار واقع شده بود. دو گردان از سپاه مريوان و نيروهايی از گردان ۱۳۹ تيپ ۸۴ پياده خرمآباد مأموريت داشتند تا با عبور از ارتفاعات اورامان تخت به مواضع دشمن در هانی گرمله و ارتفاعات مرزی هجوم برند.
در محور جنوبی ـ محور شمشی ـ طويله ـ كه وابسته به جبههی پاوه و به فرماندهی حاج همت بود، اسماعيل قهرمانی، فرماندهی عملياتی آن را برعهده داشت كه مقر تاكتيكی آن برفراز قلهی شمشی در غرب نوسود واقع شده بود. در اين محور نيز دو گردان از سپاه پاوه و نيروهايی از گردان ۱۳۹ تيپ ۸۴ پياده خرمآباد با انهدام دشمن، ارتفاعات مرزی غرب نوسود و شهرك طويله را تصرف نمودند. به دليل اينكه در محور شمالی، قبل از رسيدن رزمندگان به مواضع دشمن، درگيری آغاز شده بود، با وجود آن كه بخشی از اهداف آن محور تصرف شد اما به دليل استقرار يگانهای دشمن در ارتفاعات مشرف به نيروهای خودی، مناطق تصرف شده تأمين نگرديد كه در نتيجه، هماهنگی و الحاق ميان دو محور شمالی و جنوبی ميسر نشد. نهايتاً به خاطر بروز اين مشكل در مرحلهی اجرايی عمليات، احمد و همت ناگزير شدند تا در اثنای عمليات، اهداف مأموريتها را تغيير دهند. به همين دليل ساعت ده صبح روز دوازدهم دی ماه سال ۶۰، به كليهی واحدهای درگير ابلاغ شد تا مأموريت خود را ـ گشتی، رزمی، برون مرزی ـ تلقي كنند. در نتيجه بنابرهمين دستور صادره از سوی فرماندهی، رزمندگان محور جنوبی كه تا تصرف شهر طويلهی عراق پيش رفته بودند، منطقهی تصرف شده را تخليه نمودند و به مواضع خودی عقبنشينی كردند.
عصر روز شانزدهم دی ماه ۱۳۶۰، حاج احمد متوسليان طی مصاحبهای اختصاصی پيرامون اهداف و چگونگی عمليات محمدرسولالله(ص) میگويد:
«در اين عمليات، قصد ما اين بود كه در منطقهی غرب، جبههای عليه ارتش عراق باز شود تا بدين وسيله ارتباط نيروهای عراقی و خطوط دشمن را از جنوب به طرف شمال، تجزيه و قطع كنيم. كمارتفاعترين قلهی منطقهی عملياتی محمدرسولالله(ص)، دوهزار و دويست متر و بيشترين آن، دو هزار و نهصد و شصت متر، بلندی دارد. اين ارتفاعات در فصل سرما، در شرايطی كه برف به ارتفاع هشت تا نه متر بر زمين منطقه نشسته بود، به تصرف ما درآمد. قبل از آغاز عمليات، از آنجا كه سابق بر اين، هيچ راه تداركاتی در منطقه وجود نداشت، ما مجبور شديم برای تأمين تداركات نيروهای خودمان، مهمات را به دوش كشيده، به ارتفاعات ببريم.(۱)
نكتهای كه حائز اهميت است اين كه حاج احمد در اين عمليات با مشكل كمبود تجهيزات و مهمات مواجه بود و نيروهايی كه در اختيار وی قرار داده شده بودند به لحاظ جنگ در شرايط سخت جبهههای كوهستانی غرب، آموزش كافی نديده بودند؛ اما احمد، با قدرت فرماندهی بالا و با نيروهای جوانی كه آنان را در جنگهای كوهستانی مريوان تربيت كرده بود، سختیهای اين عمليات را به جان خريد. افرادی مانند قجهای، ناهيدی، رضا چراغی، رنجبران، عباس كريمی و ... همگی از شاگردان مكتب احمد در غرب بهشمار میآيند كه در اولين عمليات برون مرزی و زمستانی سال ۶۰، به نام محمدرسولالله(ص) در سختترين شرايط برف و سرما با ياری خدا بر مشكلات فائق آمده و سنگينی و مرارتهای عمليات را بر دوش كشيدند.
نتايج و دستاوردهای عمليات محمدرسولالله(ص) كمبود تجهيزات و امكانات در جبهه مريوان و پاوه، كارشكنیهای يكسری از عوامل نفوذی ضدانقلاب در تأمين مهمات و تجهيزات، كمتجربگی نيروهای بسيجی در جنگ كوهستانی و دست و پنجه نرم كردن با برف و سرمای شديد منطقهی اورامانات و ... همه از عواملی بود كه به مشكلات و سختیهای نبرد زمستاني محمدرسولالله(ص) میافزود اما با اين وجود، اجرای آن اهداف اصلی طراحان عمليات را تأمين كرد كه اين نشانهی نصرت خداوند بر رزمندگان و همچنين كارآمدی و قدرت فرماندهی بالای اين عمليات، میباشد.
شهيد سپهبد صياد شيرازی بعدها در خاطرات خود پيرامون اين عمليات گفته است:
«اين عمليات ـ محمدرسولالله(ص) ـ خيلی زيبا بود، نيرو خيلی كم به كار گرفتيم ولی از حداكثر عامل وحدت ميان ارتش و سپاه استفاده كرديم.(۲)»
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نيز كه آن زمان نماينده حضرت امام در شورای عالی دفاع بود در يادداشتهای روزانهی خود، پيرامون عمليات محمدرسولالله(ص) مینويسد:
«... يكشنبه ۱۳ دي [۶۰]
خبر عمليات در طويله عراق پخش شد. نيروهای ما برای تصرف شهرك طويله وارد [خاك] عراق شدند. [آنان با وجود آنكه] نتوانستند هدف را تصرف كنند ولی ضربهای به دشمن وارد آوردند و صد و بيست و چهار اسير گرفتند. مرحلهی جديدی در جنگ است. عراق و كشورهای حامیاش به وحشت افتادهاند.(۳)»
از سوی ديگر فرماندهی جبهه پاوه يعني حاج همت نيز كه فرماندهی محور جنوبی عمليات ـ محور شمشی، طويله ـ را برعهده داشت، پس از پايان عمليات، طی مصاحبهای دستاوردهای اين نبرد را اينگونه شرح میدهد:
«اين حمله، از دو سمت مريوان و نوسود، با هماهنگی از دوازده محور، صورت گرفت. عمليات در مجموع بسيار خوب و هماهنگ انجام شد به شكلی كه از دوازده محور عملياتی، ارتش عراق در هفت محور شكست خورد و مناطق تحت اشغال دشمن در اين هفت محور، به طور كلی به تصرف ما درآمد. همچنين برادرهای ما توانستند به داخل شهر طويلهی عراق نفوذ كنند و سه تانك عراقی را منهدم كرده و خدمهی آن را به اسارت بگيرند. مناطق آزاد شده در اين عمليات عبارت بودند از: پاسگاه طويله، ارتفاع ملهگاه، ارتفاع پشغله، ارتفاع سمت چپ پاسگاه مرزی عراق و ... طي اين عمليات ارتش بعث، هزار كشته و زخمی و صد و نود و يك اسير داده است.»(۴)
و به اين ترتيب عمليات شكوهمند محمدرسولالله(ص)، با موفقيت در دستيابی به اهداف اصلی فرماندهان آن، ساعت ۴ روز سيزدهم دی ماه سال ۶۰خاتمه يافت و با سردرگم ساختن فرماندهان ارتش بعث از جبهههای طريقالقدس و كمك به تثبيت فتح بستان، برگ زرينی بر افتخارات فرماندهان عمليات گرديد. اينگونه شد كه پس از مدتی، سردار محسن رضايی ـ فرمانده وقت سپاه پاسداران ـ طی بازديدی از جبههی اورامانات، به قدرت مديريت بالا و كارآمدی و شايستگی متوسليان و همت پیبرد و پيشنهاد تأسيس يك تيپ مستقل را به آنان مطرح كرد و به اين ترتيب نبرد زمستانی محمدرسولالله(ص) زمينهساز تشكيل تيپ ۲۷ محمدرسولالله(ص) ـ سپاه فعلی محمدرسولالله(ص) ـ به فرماندهی حاج احمد متوسليان گرديد. سلام و درود خدا بر تمامی شهدای لشكر ۲۷ محمدرسولالله(ص) و بر شهيد بینشان حاج احمد متوسليان.
۱) مصاحبهی اختصاصی با خبرنگار اعزامی مجلهی پيام انقلاب ـ سال سوم ـ شماره ۵
۲) كتاب ناگفتههای جنگ ـ خاطرات شهيد صياد شيرازی ـ ص ۲۵۵ ـ ۲۴۹
۳) كتاب عبور از بحران ـ كارنامه و خاطرات ۱۳۶۰ ـ ص ۴۳۰ ـ ۴۲۹
۴) مصاحبهی اختصاصی با خبرنگار اعزامی مجله پيام انقلاب ـ سال سوم ـ شماره ۵
نویسنده: زهرا خرسندی