۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

کتاب والیان مهر

قیمت واحد 55000تومان
مشخصات
نویسنده:                زهرا عابدی
تعداد صفحات:        ۴۳۲ صفحه
قطع:                     رقعی
نوبت چاپ:              اول
شمارگان:                ۳۰۰۰ نسخه
شابک:                   ۳-۳۵-۶۶۰۳-۶۰۰-۹۷۸
نسخه الکترونیکی:   بارگیری کتاب

مقدمه
کتاب والیان مهربعد از پیروزی انقلاب و به مدد دم مسیحایی امام راحل‌مان، امین‌ترین و بزرگوارترین مردمان این سرزمین، کمیته‌ای را از جنس امداد در ایران عزیزمان بنا نهادند که نامش با مفاهیمی هم‌چون مهر و ایثار قرین شد. «کمیته امداد امام خمینی(ره)» محفلی شد برای مردان و زنانی که دغدغه خدمت به اسلام و کشورشان، آرام‌شان را ربوده بود. انسان‌هایی که مسلمانی را معنا کردند و طاقت نیاوردند نه‌ تنها در همسایگی‌شان بلکه کیلومترها دورتر، مسلمان دیگری قلبی دردمند داشته باشد یا گرسنه سر بر بستر بگذارد. از میان این جوانمردان، عده‌ای گوی سبقت را از دیگران ربودند و جان باارزش خودشان را فدا کردند تا نام‌شان تا ابد بر لوحه سرگذشت پرافتخار «کمیته امداد» حک شود.
کتاب تصویریِ «والیان مهر» که به سفارش معاونت فرهنگی کمیته امداد امام خمینی(ره) آماده و چاپ شده است، حاصل ساعت‌ها گفت‌وگو و مصاحبه همکارانم با خانواده‌، همرزمان و دوستان شهدایی است که عضو خانواده بزرگ کمیته امداد بوده‌اند. این کتاب که در ۵۰ بخش و به ترتیب حروف الفبا و همراه با تصاویری آرشیوی از شهدا به زینت طبع درآمده، برش‌های کوتاهی‌ست از سرگذشت این شهریاران و بازماندگان آنان که سعی کرده‌ام با روایتی داستان‌گونه و با کمک از قوه خیال، مخاطب را با خود همسفر سازم تا در این سفر کوتاه، خصوصیات شهید را به آنان بشناسانم و از او الگویی کاربردی بسازم و از زندگی‌اش برای جوان ایرانی، سبکی اسلامی ایرانی معرفی کنم.
«والیان مهر» توصیف نگهبانان مهربانی وطن است. آنانی که با فدای جان‌شان نگذاشتند عادت زیبای ایثار و از خودگذشتگی، از قلب ایرانیان رخت بربندد. امید آن که با معرفی این بزرگواران به جامعه، شامل توجه و نگاه ملکوتی‌شان شوم و متنعم سفره آسمانی‌شان.

زهرا عابدی
پاییز ۱۳۹۹

برشی از کتاب:
نه تو، نه عبدالله آن خداحافظی را به خاطر ندارید. مثل هر بارِ قبلش که هرکدام‌مان به جبهه می‌رفتیم، ساده همدیگر را بغل گرفتیم و شما دوتا، زن و بچه‌های‌تان را سپردید به من و رفتید سوار لندکروز شدید. من اما مثل همیشه نبودم. شده بودم انبار باروت. انگار در دلم رخت می‌شستند. سابقه این حال را نداشتم. همۀ جان‌کندن‌هایم برای این ‌که حالم را نفهمی، بی‌فایده بود. همین که نشستی توی ماشین و شیشه را پایین دادی، گفتی «صدرالله! تو یه چیزیت هستا. رنگت پریده.» بغض کردم. چشم‌هایم به ثانیه نکشیده گر گرفت و شد کاسه خون. خنده‌ات که بند نمی‌آمد، اما چشم‌هایت نگران شد.
- چته تو؟
- هیچی.
- خب چی شده؟
- چیزی نیست. دلم می‌خواست باهاتون بیام.
لبخندت تبدیل به قهقهه شد. گفتی «آهان! اینو بگو... خیلی خب بابا! زود برمی‌گردیم، بعدش می‌شه نوبت تو.» به زور باشه‌ای گفتم و دستم را از قاب پنجره ماشین برداشتم تا گازش را بگیری و در میان ذره‌های رقصان خاک، در کوچه گم شوی.
 
مشخصات فیزیکی
قطع رقعی
تعداد صفحات ۴۳۲ صفحه
نوع جلد شومیز
مشخصات فنی
نویسنده/نویسندگان زهرا عابدی
ناشر انتشارات جنات فکه
دسته بندی پژوهش در جنگ
رده سنی تمامی گروه های سنی، بزرگسال
شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۶۰۳-۳۵-۳
سایر توضیحات برشـی کوتاه از زندگـــی شهدای کمیته امداد امام خمینی(ره)
ویراستار زهره علی‌عسگری
نمونه‌خوان نرگس صفری
حروف‌چین وجیهه جعفرزاده
5/5 0 0 0
محصولات مرتبط
ارسال نظر

‌لطفاً با بیان دیدگاه و ثبت امتیاز خود برای این محصول، خریداران دیگر را در انتخاب بهتر یاری نمایید