در این راستا، آنچه این روز‌ها در سوریه رخ داد، به‌ویژه حوادث بعد از سقوط دولت «بشار اسد»:

اولا، بیش از هر چیز شناخت دقیق دوست و دشمن برای عموم امت اسلام را آسان کرده و مهم‌ترین لازمه و مقدمه پیروزی نهایی را که تمیز دادن کامل حق از باطل و جبهه نفاق از جبهه ایمان است را هموار ساخته است.

ثانیا، حقانیت مسیر انقلاب اسلامی در منطقه را به شکلی نمایان تبیین کرده است.

ثالثا، انتخاب درست مسیر جمهوری اسلامی در تمام مراحل رویارویی سال‌های گذشته تا به امروز با استکبار جهانی در منطقه را به روشنی به نمایش گذاشته است.

رابعا، سرعت اضمحلال رژیم صهیونی را وارد مرحله جهشی خود کرده است.

در این روند، جنجال‌های رسانه‌ای بی‌منطق و مزدورانه نخواهد توانست این حقایق را پنهان کند و هر روز که بگذرد حقیقت به‌طور درخشان‌تری خود را جلوه‌گر خواهد ساخت. هر روز که بگذرد بیشتر نمایان خواهد شد که انتخاب سرنوشت‌ساز جمهوری اسلامی در دفاع از حرم و دفع خطر و نابودی داعش انتخابی کاملاً صحیح و منطقی و پیروزمندانه بوده است.

جمهوری اسلامی سربلند است که با انتخاب درست و به میدان فرستادن مدافعان حرم و در صدر آنها سیدالشهدای مدافعان حرم سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی» با نثار جان، خطر بزرگ جانیان حرفه‌ای را که با هدایت و حمایت آمریکا و داعیه متوهمانه حکومت اسلامی جهانی، درصدد فروبردن تمام جهان اسلام در باتلاق جنگ داخلی و ارائه تصویری دهشتناک و بسیار خشن از اسلام به جهان و رویگردان کردن بشریت از اسلام بودند و برنامه تخریب میراث فرهنگی جهان اسلام به‌ویژه عتبات مقدسه در دستور کار اصلی آنها بود را در هم شکستند و سرمایه‌گذاری چند ده ساله آمریکا و انگلیس برای اجرای این توطئه را نقش بر آب کردند و خاصه، راهبرد آمریکا در منطقه با هزینه هشت هزار میلیارد دلاری را به شکست کامل کشاندند و بزرگترین پیروزی را برای امت اسلام رقم زدند.

جمهوری اسلامی سربلند است که با درخواست تنها دولت حامی مقاومت در جهان عرب تا روزی که ارتش و دولت سوریه می‌خواستند و در حدی که آنها تقاضا داشتند، برای جلوگیری از دست‌اندازی رژیم صهیونی به خاک سوریه و حفظ استقلال و امنیت این کشور و جلوگیری از تضعیف و تجزیه آن به ارتش این کشور در مقابل متجاوزان کمک کرد و از عزت مردم مسلمان سوریه در مقابل دشمنان اسلام دفاع کرد و روزی هم که آنها نخواستند بدون هیچ خسارت و طمع به خاک و منابع آن کشور منطقه را ترک کرد و در مدت حضور خود در این کشور با مستشاری صحیح و جایگزین کردن شیوه‌های خاص و مردم‌دارانه در برقراری امنیت داخلی به‌جای آموزه‌های خشن و ضد مردمی غربی و شرقی که در تمامی ارتش‌های دنیا رایج است، خسارات این رویارویی را به حداقل ممکن برسانند.

جمهوری اسلامی سربلند است که از روز اول پیروزی، حمایت از فلسطین را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داد و با حمایت صریح از طوفان‌الاقصی صداقت خود در این حمایت را بر همگان ثابت کرد و بحمدالله خدای متعال نیز به وعده خود عمل کرد و این ایستادگی‌ها را قرین پیروزی‌های بزرگ و کم‌نظیر کرد.

درست است که خسارات زیادی را در این رویارویی متحمل شده‌ایم؛ ولی این یک قاعده است، هرکسی وارد معرکه رویارویی با ابرجنایتکاران و زورگویان جهانی شود تحمل خسارات آن اجتناب‌ناپذیر است، اما مهم این است که در این معرکه خساراتی که به دشمنان اسلام وارد شده بسیار سنگین‌تر از خساراتی است که به نیرو‌های مقاومت متحمل شده است. همانطور که خدای متعال می‌فرماید، "إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ " اگر شما صدمه دیده‌اید دشمن شما هم مثل شما صدمه دیده است، و می‌فرماید "إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ" اگر درد می‌کشید آنها هم درد می‌کشند ولی شما به خدا امید دارید که آنها ندارند.

آنچه در این رویارویی‌ها رخ داده است، ضربات و صدمات تاکتیکی به جبهه مقاومت را به‌دنبال داشته و صدمات تاکتیکی متقابلی هم اتفاق افتاده که هلاکت هزاران نظامی صهیونیست، انهدام ادوات و صد‌ها تانک و نفربر و آوارگی چند صد هزار صهیونیست غاصب، بخشی از آن است. اما بسیار مهم‌تر از این شکست‌های تاکتیکی، دشمن شکست‌های بزرگتری را متحمل شده است که این نه فقط در برگیرنده شکست‌های راهبردی بلکه سرخوردگی فراراهبردی، یعنی ورشکستگی و شکست کامل ایدئولوژیک است.

این جنگ با وجود تلخی‌ها و مصایبش، شکست کامل بنیان‌های فکری و ایدئولوژی غرب را که قرار بود برای ده‌ها سال و شاید قرن‌ها پایه اصلی تداوم سلطه آمریکا و اروپا بر بشریت باشد را به دنبال داشت. این مقاومت پنبه فلسفه‌بافی مشروعیت تشکیل رژیم صهیونی را زد، سلطه کامل صهیونیست‌ها برتمامی ممالک اسلامی را که تحت عنوان طرح عادی‌سازی با موفقیت به آخرین مراحل خود رسیده بود با شکست کامل مواجه کرد، روند گسترده فرار صهیونیست‌ها (مهاجرت معکوس) از فلسطین اشغالی را با مهاجرت میلیونی کلید زد، انزجار و نفرت جهانی از رژیم صهیونیستی و آمریکا را به اعلی مرتبه رساند، بیداری و بیزاری از استکبار را به عمیق‌ترین لایه‌های درون حکمرانی غرب رساند و رژیم صهیونی را ۷۰ سال عقب برد.

چه کسی می‌توانست تصور کند انبوه این دستاورد‌ها فقط ظرف یکسال حاصل شود؟ جبهه مقاومت اسلامی در این نبرد ره صد ساله را یکساله پیمود. امروز ما شاهد ببار نشستن خون شهدا هستیم، شاید غرب‌زدگانی که باوجود امواج عظیم بیداری در عمق جوامع غربی هنوز از خواب بیدار نشده‌اند برای دل‌داری خود بگویند، اینها شعار است، عملا این اسرائیل است که تا بیست کیلومتری دمشق دارد جولان می‌دهد، ولی کافیست به این سوال جواب دهند که چرا با وجود سقوط دولت حامی مقاومت در سوریه، رژیم صهیونیستی و آمریکا در حال انهدام تمامی تسلیحات و زیر ساخت‌های نظامی سوریه هستند؟

پاسخ روشن است مقاومت طی یک سال، موقعیت آمریکا و رژیم صهیونی را در میان ملت‌ها به جایی تنزل داده که این سلاح‌ها به‌دست هرکسی بیفتد انگیزه بسیار بالایی برای کاربرد آن علیه خودشان دارد. آنها دیگر حتی نمی‌توانند به هم‌پیمان‌های خودشان هم اعتماد کنند. این فقط شخص نتانیاهو نیست که باید با کابوس دستگیری و دادگاه جنایات جنگی این روز‌ها را بگذراند، بلکه روند یک‌ ساله اخیر کار را به‌جایی سوق داده که کل حاکمیت رژیم صهیونی و حتی آمریکا باید از سایه خودشان هم بترسند. آنها با عملکرد شنیع و جنایات فوق تصور در این یکسال، بشریت را به اجماع برای نابودی خودشان رسانده‌اند و امروز شرایط برای محو اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه از هر زمان محیا‌تر است.

آنها تسلیحات ارتش سوریه را از بین می‌برند، چون می‌دانند، این تسلیحات به‌دست هر گروهی بیفتد، انگیزه کافی برای جنگیدن با آمریکا و رژیم صهیونی را دارد، ولی غافلند از آنکه مقاومت قرار نیست با میگ ۲۹ و تانک تی ۹۰ آنها را از بین ببرد، بزودی خواهند دید که با چه سلاحی نابود خواهند شد.