۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com
استراتژیک جنگ ۱۲ روزه و اقدامات دفاعی و امنیتی و آینده نگری
 استراتژیک جنگ ۱۲ روزه و اقدامات دفاعی و امنیتی و آینده نگری

استراتژیک جنگ ۱۲ روزه و اقدامات دفاعی و امنیتی و آینده نگری

جزئیات

جنگ ۱۲ روزه، با همه تلخی‌ها و خسارت‌هایش، فرصتی بی‌نظیر برای بازاندیشی در حکمرانی ایران فراهم کرده است. اگر این تجربه به درستی تحلیل و درس‌های آن در سطح سیاست‌گذاری جدی گرفته شود می‌تواند زمینه‌ساز عبور کشور از بحران‌ها و رسیدن به مرحله‌ای از ثبات، پیشرفت و اقتدار پایدار گردد.

18 آذر 1404

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس - امیر فتحی کارشناس حوزه بین الملل؛ آنچه از لایه‌های پنهان جنگ ۱۲ روزه می‌توان گفت، تدوین سیاست راهبردی براندازی در ایالات متحده و بهره برداری از جنگ نیابتی است. یعنی جمهوری اسلامی ایران ۱۲ روز جنگ مداوم را با کاخ سفید از سیاست‌های به رشته تحریر درآمده جمهوری خواهان و دموکرات‌ها پشت سر نهاد.

با تدوین یک عملیات ترکیبی به ظاهر

بی عیب و‌نقص توسط پنتاگون می‌توان گفت یک جنگ تمام آمریکایی البته به کارگزاری اسرائیل و چندین کشور منطقه به وقوع پیوست که در بخش‌های ذیل نسبت به آن پرداخته خواهد شد:

همان طور که بیان شد این جنگ در پنتاگون برنامه ریزی گردید و توسط اسرائیل مجری طرح اجرا شد. در مسیر راهبردی این جنگ تمرین جنگ به نوعی مشق جنگ به صورت مشترک در آمریکا و یونان در سال قبل با همکاری ناتو کشور‌های عربی مانند عمارات و قطر و اردن مورد اجرا البته از نظر آنها بدون عیب و نقص وارد فاز اجرا گردید.

اما منظور از ترکیبی بودن این جنگ چه می‌باشد؟

طبق برنامه ریزی بعمل آمده باید مفاد ذیل در این‌جنگ که به تمسک از اصل غافل گیری برنامه ریزی شده بود به مرحله اجرا در می‌آمد:

۱ - اسرائیل وظیفه داشت اهداف پدافندی ایران را منهدم کند تا مسیر هوایی برای اقدامات اصلی آماده گردد.

۲ - تاسیسات نظامی و موشکی بمباران گردد.

۳ - افراد سیاسی و نظامی ترور شوند

۴ - توسط گروه‌های مسلح که قبلاً دوره آموزشی را طی نموده بودند نفوذ ایجاد و اقدامات انهدامی و بمب گذاری و وحشت آفرینی اقدام گردد.

اما افراد مذکور در مورد ۴ چه کسانی بودند؟

الف - سازمان منافقین خلق که در فرانسه و آلبانی می‌باشند.

ب - گروه‌های تجزیه طلب کردی

ج - نیرو‌های مسلح افغانستانی که قبلا با آمریکا همکاری داشتند.

د - گروه‌های سلفی در عراق و سوریه و آذربایجان و پاکستان و افغانستان

۵ - بمباران پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌های برق

۶ - ایجاد رعب و وحشت در میان مردم به صورتی که شورش‌های خیابانی ایجاد گردد.

آیا سناریو ساعت ۳ در تهران و موفقیت اسرائیل در تهران جامه عمل پوشانده شد؟

اسرائیل در این نبرد ۱۲ روزه نقش پیمانکار را بازی می‌کرد با حضور سایرین.

اما سایرین ...

۱ - عراق هدایت هواپیما‌های اف ۱۶ اسرائیل را بر عهده داشت و ۲ سایت عراق توسط ایران منهدم شد.

۲ - اردن و عربستان و امارات با هواپیما و هلی کوپتر‌های خویش پهباد‌های ایران را مورد هدف قرار می‌دادند.

۳ - پاکستان زمانی که فردو بمباران شد از آسمان پاکستان این همراهی و اسکورت و هدایت انجام گردید.

۴ - پهباد‌های اسرائیلی از ۲ فرودگاه آذربایجان پرواز را آغاز کرده بودند.

۵ - اف ۱۶ اسرائیل از ترکیه و گرجستان و ارمنستان عبور و در آذربایجان فرود آمده بودند.

۶ - آواکس‌های عربستان پوشش لازم را به اسرائیل و آمریکا دادند.

اما سوال ...

براستی در این جنگ اسرائیل به اهداف خویش رسید؟

رضایتمندی وجود داشت و همه کار‌ها طبق برنامه پیش رفت؟

تیم‌های عملیاتی کار خویش را به نحو مطلوب انجام دادند؟

طبق گزارشی که به رئیس جمهور ترامپ ارائه شد به شرح ذیل:

((ادامه روند جنگ منجر به حملات مخرب ایران در اسرائیل و قطر و عراق و آذربایجان می‌باشد))

و با عنایت به گزارش آتش بس اعلام شد ...

و نکته مدنظر اینجا این است که در این جنگ ایران غافلگیر شد، اما ارتش آمادگی چنین رویدادی را داشتند. حتی رهبری انقلاب هم انتظار چنین حملاتی را داشتند که چند دقیقه قبل از حمله به محل اسکان رهبر معظم انقلاب ایشان را به محل دیگری منتقل کردند.

از این جنگ ۱۲ روزه به استنباط نظریه پردازان حوزه جنگ ۱۶ درس استراتژیک را می‌توان دریافت کرد:

۱ - توانایی خنثی سازی وسوسه قدرت اسرائیل

۲ - تفاوت جنگ با دولت‌ها و گروه‌ها

۳ - محدودیت‌های قدرت نظامی

۴ - عدم تحمل اسرائیل در جنگ‌های فرسایشی با دولت‌ها

۵ - نقش شبکه جاسوسی

۶ - برنامه ریزی برای سناریو‌های تهاجمی

۷ - اهمیت اتحاد‌های استراتژیک

۸ - همگرایی آمریکا و اسرائیل

۹ - عقلانیت راهبردی ایران

۱۰ - محدودیت‌های هژمونی منطقه‌ای

۱۱ - کاهش نقش بازیگران غیر دولتی

۱۲ - محاسبه سود و زیان

۱۳ - دوران پساجنگ

۱۴ - ضرورت اتخاذ استراتژی تنوع در منابع تسلیحاتی

۱۵ - اتکا به رهبری شبکه‌ای انعطاف پذیر

۱۶ - ظهور جنگ سایبری و اطلاعاتی.

اما باید بدانیم در دوران پسا آتش

پایان درگیری به معنای خاتمه تنش‌ها نیست بلکه مرحله جدیدی از رقابت استراتژیک آغاز شده است.

اما انعکاس درس جنگ ۱۲ روز برای کشور‌های حوزه منطقه‌ای و بین الملل:

در نقاط قوت استراتژیک ایران:

۱ - قدرت موشکی و بازدارندگی نامتقارن

۲ - عملیات سایبری و جنگ روانی

۳ - انسجام اجتماعی و ثبات

۴ - استقلال استراتژیک و مقاومت.

اما نواقص ایران در جنگ ۱۲ روزه:

الف - ضعف سیستم دفاع هوایی

ب - رخنه‌های اطلاعاتی

ج - کمبود زیرساخت دفاع غیر نظامی

ابعاد دروس استخراج شده و به نوعی پیامد‌های جنگ ۱۲ روزه:

۱ - تقویت توان موشکی

۲ - توسعه دفاع هوایی چند لایه

۳ - تقویت زیر ساخت‌های سایبری

۴ - دیپلماسی فعال

آینده نگری و پیش بینی ۳ سناریو:

الف - از سرگیری مذاکرات با آمریکا

ب - بی نتیجه ماندن مذاکرات

ج - خطرناک‌ترین سناریو از سرگیری جنگ گسترده

جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نقطه عطفی در تحولات استراتژیک خاورمیانه محسوب می‌شود. این درگیری نه تنها نقاط قوت و ضعف طرفین را آشکار کرد، بلکه معادلات منطقه‌ای را نیز دستخوش تغییرات اساسی کرده است. درک عمیق درس‌های این جنگ برای تمام بازیگران منطقه‌ای از اهمیت حیاتی برخوردار است، چرا که چارچوب جدیدی برای رقابت‌های آتی در خاورمیانه تعریف خواهد کرد.

اما ۵ درس از جنگ ۱۲ روزه جهت نظامات حکمرانی:

۱ - اولین و مهم‌ترین درس این جنگ نقش مردم به عنوان مهمترین عنصر پشتیبان قدرت نظام حکمرانی و نقش تعیین‌کننده مردم در پایداری و مقاومت در برابر دشمن خارجی است.

۲ - درس دوم جنگ ۱۲ روزه توجه ویژه نظام حکمرانی به صیانت از دستاورد‌ها و پیشرفت‌های پرهزینه علمی و فناورانه کشور است.

۳ - بازتعریف نظام بازدارندگی نظامی و امنیتی درس دیگر جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی به عنوان متولی اصلی تامین امنیت کشور است.

۴ - بازسازی نظام رسانه‌ای کشور درس چهارم جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی است. یکی از مهم‌ترین ابعاد جنگ ۱۲ روزه، جنگ رسانه‌ای بود.

۵ - تقویت ظرفیت دیپلماسی وبازتعریف سیاست خارجی درس ۵ جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی است.

جمع‌بندی اینکه جنگ ۱۲ روزه، با همه تلخی‌ها و خسارت‌هایش، فرصتی بی‌نظیر برای بازاندیشی در حکمرانی ایران فراهم کرده است. اگر این تجربه به درستی تحلیل و درس‌های آن در سطح سیاست‌گذاری جدی گرفته شود می‌تواند زمینه‌ساز عبور کشور از بحران‌ها و رسیدن به مرحله‌ای از ثبات، پیشرفت و اقتدار پایدار گردد.

نقش مردم

ضرورت حفظ دستاورد‌های راهبردی

نیاز به بازدارندگی مدرن

نوسازی رسانه ملی

بازتعریف سیاست خارجی

پنج محور اصلی برای اصلاحات بنیادین در نظام حکمرانی ایران هستند.

اکنون زمان آن است که تصمیم‌گیران کشور با شجاعت و آینده‌نگری، مسیر اصلاح و تحول را در این حوزه‌ها پیش گیرند.

فی الحال سناریو جدید در دوران پساجنگ:

الف - اسرائیل در صدد است حملات آینده‌ای که به جمهوری اسلامی خواهد داشت نسبت به حملات گذشته سنگین‌تر و گسترده‌تر باشد.

ب - مردم را پای کار بیاورد.

ج - از ناحیه جنوب شرق نیروی‌های پاکستانی و کردستان عراق را وارد نماید.

اما با حملات جدید سپاه به کردستان عراق که در سکوت رسانه‌ای صورت پذیرفت این استراتژیک تاحدودی تضعیف شده است.

اخبار مرتبط